..ترجمه ای عالی از سخنرانی های فردریک فون شلینگ در مورد تاریخ فلسفه مدرن .... سخنرانی های شلینگ مورد توجه ویژه مورخان فلسفه قرن نوزدهم، مورخان روشنفکر و هر کسی که دوره های کارشناسی ارشد یا کارشناسی ارشد را در قرن نوزدهم تدریس می کند، خواهد بود.
..a challenging attempt to comprehend modern philosophy, and an intriguing glimpse into the work of a philosopher whose later development as a thinker has evaded translation into English. ▲ 😐 .. تلاشی چالش برانگیز برای درک فلسفه مدرن، و نگاهی اجمالی جذاب به کار یک فیلسوف.
سوژه، از آن حیث که هنوز در جوهریت محض اش اعتبار می شود، هنوز از هرگونه هستی آزاد است، و اگرچه هیچ نیست، با این همه به منزلهٔ هیچ است. (گفتم) هیچ نیست، زیرا هنوز سوژه است، (گفتم) به منزلهٔ هیچ است، زیرا ابژه نیست، چون در هستی برابرایستایی موجود نیست. اما امکان ندارد در این انتزاع بماند؛ اصطلاحا برای اش طبیعی است که خودش را به منزلهٔ چیزی و، بنابراین، به منزلهٔ ابژه اراده کند. اما تفاوت این ابژه شدن با آنچه آن نیز باید مقدم بر جوهر اسپینوزایی اندیشیده شود این است که این آخری (یعنی جوهر اسپینوزایی) با فقدان کامل خویشتن خویش و، بنابراین، کلا و بی هیچ قید و شرطی در ابژه مستحیل می شود، و فقط به منزلهٔ چنین چیزی (به منزلهٔ ابژه) طرف مواجهه قرار می گیرد، اما آن سوژه کور نیست بلکه بیش تر خودفرانهی نامتناهی است، یعنی در ابژه شدن از سوژه بودن بازنمی ایستد و بنابراین، نامتناهی است نه به این معنای صرفا منفی که فقط متناهی نیست یا (به این معنا که) به هیچ وجه امکان ندارد متناهی شود، بلکه به این معنای ثبوتی که می تواند خودش را متناهی (به چیزی تبدیل) سازد، اما از دل هر تناهی ای بار دیگر پیروزمندانه به عنوان سوژه ظهور کند، (۱۰۰) یا: از طریق هر متناهی شدن (یا) ابژه شدنی خود را صرفا بار دیگر به قوهٔ عالی تری از جوهریت برکشد.
لطفا تهیه کنید