کتاب «معرفتشناسی» نوشته رابرت ام. مارتین، مقدمهای قابل فهم برای ورود به یکی از مهمترین شاخههای فلسفۀ تحلیلی، یعنی معرفتشناسی است. معرفتشناسی شاخهای از فلسفه است که به ماهیت، گستره و حدود معرفت میپردازد. کتاب مارتین به سوالات اساسی مانند «معرفت چیست؟»، «چگونه آن را بدست میآوریم؟» و «آیا میتوانیم از آنچه میدانیم مطمئن باشیم؟» پرداخته و بیانی ساده، قابل فهم و جذاب را در بررسی خود به همراه دارد. او کتابش را با تعریف معرفت آغاز میکند. وی تعریف سنتی سه مولفهای معرفت را به عنوان «باور صادق موجه» مورد بحث قرار میدهد و چالشهای مختلف این تعریف، از جمله مسئلۀ معروف گتیه را بررسی میکند. مطابق با مسئلۀ گتیه، ما میتوانیم باور صادق موجهی داشته باشیم که در عین حال معرفت نباشد. این مسئلۀ گتیه شروع معرفتشناسی معاصر و بحثهای حاصل از آن است که مارتین به تفصیل به آنها پرداخته است. بخش قابل توجهی از کتاب به بحث شک و تردید اختصاص دارد، این دیدگاه که ما نمی توانیم دانش خاصی داشته باشیم. مارتین خوانندگان را با انحاء مختلفی از شکگرایی آشنا میکند، از جمله شک دکارتی، که قابلیت اطمینان حواس ما و وجود دنیای بیرون را زیر سوال میبرد. او همچنین درباره پاسخهایی به شکگرایی، مانند مبناگرایی و انسجامگرایی بحث میکند. مفهوم محوری دیگر کتاب، مفهوم «توجیه» است. مارتین نظریههای مختلف توجیه، از جمله درونگرایی و بیرونگرایی را بررسی میکند. درونگرایی معتقد است که توجیه به عواملی بستگی دارد که در دسترس سوژۀ آگاه است، در حالی که بیرونگرایی استدلال میکند که توجیه میتواند به عوامل خارجی فراتر از آگاهی سوژه، یعنی عوامل عینی بستگی داشته باشد. کتاب سپس به منابع معرفت پرداخته است، مانند ادراک حسی، حافظه و شهادت دیگران و کم و کیف این منابع را در شکلگیری معرفت شرح داده است. در پایان، کتاب به مباحث معاصر معرفتشناسی پرداخته است. قابل ذکر است که مخاطب هدف این کتاب، علاقهمندان به فلسفه و معرفتشناسیاند که آشنایی قبلی منسجمی با این حوزۀ فلسفی نداشتهاند.
درباره رابرت ام مارتین
رابرت مارتین (زاده سال 1942) استاد فلسفه در دانشگاه دالوشی، نوا اسکوشیا در کانادا است. او تألیف چندین کتاب در مورد فلسفه از جمله فرهنگ نامه فلسفه است.