کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا

Conflict, Power, and Multitude in Machiavelli and Spinoza: Tumult and Indignation
تعارض قدرت و انبوه خلق
کد کتاب : 1623
مترجم :

شابک : 978-600-278-427-8
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 367
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2009
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

از کتاب های فلسفی پرفروش در اروپا

معرفی کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا اثر فیلیپو دل لوکزه

کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا، اثری نوشته ی فیلیپو دل لوکزه است که نخستین بار در سال 2009 انتشار یافت. دل لوکزه در این اثر، پژوهشی فلسفی، تاریخی و سیاسی را از ارتباط میان ماکیاولی و اسپینوزا ارائه می کند. کتاب در ابتدا، در هم تنیدگیِ نظرات این دو اندیشمند در رابطه با «رئالیسم» را نشان می دهد و سپس، مفهوم «مجادله» را به عنوان عنصری ضروری برای درک دیدگاه های ماکیاولی و اسپینوزا در رابطه با مدرنیته، معرفی می کند. در مجموع، محور فکریِ ماکیاولی-اسپینوزا فرصتی منحصر به فرد را فراهم می آورد تا از نقطه نظری تاریخی و در عین حال بدیع، به تحلیل و بررسی برخی از تفکرات نظری، سیاسی و حقوقی ای بپردازیم که در گفت و گوهای زمانه ی کنونی، به سطح توجهات بازگشته اند.

کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا

فیلیپو دل لوکزه
فیلیپو دل لوکزه، زاده ی سال 1969، نویسنده ای ایتالیایی است.دل لوکزه استاد تاریخ اندیشه ی سیاسی در دانشگاه برونل، عضو ارشد تیم تحقیقات در دانشگاه ژوهانسبورگ، و عضو هیئت علمی کالج بین المللی فلسفه در پاریس است. تحقیقات او بیشتر بر عصر مدرن، تاریخ فلسفه و مارکسیسم تمرکز دارد. او کتاب های تاریخی و فلسفی متعددی نوشته که همگی با موفقیت همراه بوده اند.
دسته بندی های کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا
نکوداشت های کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا
Wonderfully rich and original.
به شکل شگفت انگیزی غنی و بدیع.
Michael Hardt, Duke University

It reconstructs a moment in the history of thought with great rigour.
این اثر به شکلی فوق العاده دقیق، برهه ای از تاریخ اندیشه را بازسازی می کند.
Radical Philosophy

قسمت هایی از کتاب مواجهه ماکیاولی و اسپینوزا (لذت متن)
پژوهشی که به رئالیسم سیاسی ماکیاولی و اسپینوزا بپردازد دچار دشواری های عمده و مهمی می شود. فی المثل، نوشته های ماکیاولی هیچ صورت بندی نظام مندی از برداشت وی در خصوص ماهیت بشر عرضه نمی کنند. اگرچه وی صراحتا قسمی متافیزیک پدید نمی آورد، نوشته هایش جا را برای مضامین فلسفی به موازات مباحث عمدتا سیاسی باز می کنند.

«رئالیسم» دقیقا به چه جیزی ارجاع می یابد؟ این اصطلاح تا حدودی مبهم است و قطعا بیانگر قسمی چندمعنایی است، خصوصا در دوره ای تاریخی و در بافتاری فرهنگی که ما در حال کند و کاو راجع به آن هستیم.

از یک طرف، رئالیسم سیاسی به منزله ی ابزاری هرمنوتیکی در خدمت قرائت ماکیاولی و اسپینوزاست. از طرف، رابطه ی این دو نویسنده فرصتی را فراهم می سازد برای تجسس در معنای رئالیسم و پروراندن این معنا، خصوصا آنطور که در شکل سیاسی اش ظاهر می شود.