برای اولین بار انگار یک تیم واقعی بودیم. بعد از هر حمله، همه مثل دیوانه ها می دویدیم عقب. همه هم زمان برای توپ می جنگیدیم… آلیسیا با دمش گردو می شکست و به نظر می رسید خیلی راضی است. مارلین همه اش داد می زد: «بدو، بدو، بدو! غمبرک یارگیری کن! بجنب تومئو! تکان بخور پسر!» مشخص بود کاپیتان تیم است. و کل نیمه اول به همین منوال گذشت. آن ها حمله می کردند. و ما به خوبی دفاع می کردیم. چند تا ضد حمله ی تمرین شده ی تروتمیز هم کردیم. تا دقیقه ی 28 اوضاع همین بود، یعنی تا زمانی که فقط دو دقیقه به استراحت بین دو نیمه مانده بود. و توی همین دقیقه همه چیز عوض شد. دقیقه 28.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
سلام من آدرس سایت خارجی ته جدولیها را میخواستم لطفا بگید
من همهی جلد هایش رو دوست داشتم خیلی کتاب خوبی هست
من عاشق جلد ۳ هستم
ته جدولیها ۸ جلد هست
ته جدولیها چند جلدی هستند؟🌝
7 جلد
8جلد هست
در اینده 18 تا میشود
سلام خیلی سایت خوبی دارید