همانطور که متحدان و دشمنان او به سمت جنگ مسابقه می دهند، تنها آلینا بین کشورش و موجی از تاریکی که می تواند جهان را نابود کند، ایستاده است. برای پیروزی در این مبارزه، او باید قدرت یک افسانه را به دست آورد - اما ادعا می کند که پرنده آتشین ممکن است دلیل ویرانی او باشد. تنها آلینا استارکوف است که قدرت رهایی راوکا را از نفوذ شیطانی اش دارد. اما با کاهش قدرتش، بهترین دوستش مجروح و شکسته، و دوست پسرش مال که با تصمیماتش مخالف است، آلینا میداند که شانس او برای یافتن پرنده آتشنشان گریزان کم است. همانطور که آلینا به دنبال تقویت کننده فایرپرد است که به او قدرت لازم برای شکست دادن دارکلینگ را بدهد، میآموزد که روابطش با او ممکن است برای او خیلی عالی باشد که نتواند در برابر آن مقاومت کند. به خوانندگان توصیه میشود قبل از اینکه به این نتیجهگیری از سهگانه بپردازند، دو کتاب اول را بخوانند - یا حتی دوباره بخوانند، زیرا پیشینه کمی برای یادآوری آنچه در دو کتاب اول رخ داده است وجود دارد. باردوگو بار دیگر در ساختن یک فانتزی پر اکشن با شخصیتهای خارقالعاده جهانساز و پیچیده استاد است.
کتاب ویرانی و قیام