رمانی فانتزی و متفاوت که داستان پسری با حس بویایی به شدت قوی را روایت می کند؛ توانایی خارق العاده ای که هر چند دردسرها، تنهایی ها، تفاوت ها و مشکلاتی را برای او به وجود آورده اما سرانجام به کار آمده و او را در یک شرکت عطرسازی مشغول به کار کرده است، آن هم در منصبی پردرآمد و منحصر به فرد. اما ناگهان همه چیز تغییر می کند، یک روز صبح که مثل تمام روزهای دیگر است، امیر متوجه می شود که دماغ ندارد و این برای او یعنی فاجعه و از دست دادن توانایی منحصر به فردی که کار و همه زندگی اش روی آن می چرخد.
کتاب تارچفسکی