این کتاب، مخاطبین را وادار می کند که تا پایان شوکه کننده ی داستان، به حدس زدن ادامه دهند.
قدرت و مهارت «تودور» در داستان سرایی، غیر قابل انکار است.
اگر آثار من را دوست دارید، این کتاب را نیز دوست خواهید داشت.
مسلما ما زوج عجیبی هستیم. «کلو» از آن قبیل مستاجرها که معمولا می پذیرم، نیست. من به خاطر مسائل مالی نیاز داشتم تا فرد دیگری به عنوان مستاجر با من زندگی کند و دختر یکی از آشنایان می دانست که «این دختر» خیلی فوری به اتاق نیاز دارد. به نظر، کمک هزینه ی خوبی بود. مثل یک شرکت. ممکن بود به نظر عجیب برسد که به مستاجر نیاز داشته باشم. به نسبت حقوق خوبی می گیرم، خانه ای را که در آن زندگی می کنم مادرم به من بخشیده و مطمئن هستم که به تصور اکثر مردم، این کار یعنی زندگی مرفه و بی دردسر.
چشم هایم را که باز کردم، «شان کوپر» از آن بالا بهم خیره نگاه می کرد. صورتش در سایه قرار داشت. فقط می توانستم شبحش را تشخیص بدهم، اما کاملا مطمئن بودم دارد لبخند می زند، منتها نه از آن لبخندهای خوب. در واقع شرایط آنجا به هیچ وجه خوب نبود.
فقط توانستم دو جفت کتانی کانورس کثیف را تشخیص بدهم. نیازی نبود چهره ها را هم ببینم تا حدس بزنم آن ها متعلق به «دانکن» و «کیث» هستند. کنار سرم ذق ذق می کرد. وحشت به گلویم چنگ انداخته بود. صورتشان بهم نزدیک شد. حس کردم دستش، تیشرتم را چنگ زد و دور گلویم محکمش کرد.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
چقدر این داستان عالی بود. البته ترجمهی آقای مهندس اسکندری آذر درجه یک بود. کلا آقای اسکندری سلیقهی ممتازی در معرفی نویسندههایی دارند که توی ایران شناخته شده نیستند.
واقعا به این نکته کار ندارم که ایده جنایی داستان باحال بود یا نه، ولی نوع نوشتن، استفاده بخصوص از کلمات، تعلیقها و جذابیتهای بازی کلامی روای داستان، به شدت جذابه! چیزایی که خاص خود نویسنده ست، با ترجمه بسیار خوب آقای اسکندری آذر، که جزء قابل اطمینانترین مترجم هایی هست که میشناسم، اصلا من هیچ شناختی روی این کتاب نداشتم، فقط چون مترجمش خوب بود خریدم، و دیدم یه کتاب عالی هست. با جمله ای که استیون کینگ در موردش گفته، دیگه مشخصه چی در انتظارتونه!
یه داستان جنایی معمولی رو به خوب. یکی دو تا غافلگیری داره ولی یه جاهاش قابل باور نیس بنظرم داستان یه سری حفره داره. درکل ارزش خوندن داره اگه به کتابای جنایی علاقه دارین. نشر مرو خوندم ترجمه اش خوب بود
یعنی از نجواگر الکس نورث بیشتر حفره داشت؟
یعنی از نجواگر بیشتر حفره داشت؟ که این قدر هم الکی ازش تعریف میکنن
بسیار داستان زیبا و جذاب
یک داستان بسیار گیرا و خواندنی، من که خوشم اومد
اسم این کتاب شاید کمتر شنیده شده باشه ولی داستان گیرا و قشنگی داره فضای داستان منو یاد فیلم(ایت-آن)میندازه البته چیز ماورایی نداره و بیشتر جنایی هست و هیجان انگیز داستان توی دو زمان گذشته و حال روایت میشه و همین جذابیت کارو بیشتر میکنه