کتاب «درآمدی بر ژاک دریدا» نوشته سایمون گلندینینگ، مدخلی مختصر و در عین حال جامع از زندگی و آثار ژاک دریدا، یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم است. بحث اول کتاب، روش ساختارشکنی دریدا است، رویکردی انتقادی که به دنبال کشف و به چالش کشیدن مفروضات نهفته در متون کلاسیک فلسفی و ادبی است. گلندینینگ توضیح میدهد که ساختارشکنی از بین بردن معنا نیست، بلکه به معنای آشکار کردن تفاسیر متعدد و اغلب متناقض است که یک متن میتواند در بر داشته باشد. ساختارشکنی دریدا نقد لوگوسمحوری است، بدین معنا که یک معنای قطعی و اصلی در متن وجود دارد. گلندینینگ به این بحث میپردازد که چگونه دریدا استدلال میکند که فلسفه غرب از نظر تاریخی گفتار را بر نوشتار برتری میدهد، و اولی را بهعنوان بیانی مستقیمتر و معتبرتر از معنا مینگرد. دریدا این سلسله مراتب تقدم گفتار بر نوشتار را نقد کرده و نشان می دهد که نوشتن به همان اندازه برای ساخت معنا اساسی و مهم است. مفهوم کلیدی دیگری که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، تفاوت (تفاوط) است، اصطلاحی دریدا که برای توصیف فرآیندی که در آن معنا به طور مداوم در زبان تغییر کرده و متمایز می شود، وضع می کند. به طور دقیقتر دریدا تفاوط را با یک تغییر املایی می نویسند تا وجه تمایز متن از گفتار را توضیح دهد، در حالی که در متن «ط» در تفاوط مشخص می شود در گفتار چنین نیست. گلندینینگ همچنین به ایده تکرارپذیری دریدا می پردازد، که به قابلیت نشانه ها برای تکرار در زمینه های مختلف اشاره دارد که در نتیجه معنای آنها را تغییر می دهد. این مفهوم برای نقد دریدا از این ایده که معنا ثابت و تغییرناپذیر است، حیاتی است. این کتاب همچنین به آرای دریدا در اخلاق و فلسفه سیاسی، به ویژه ایده های او در مورد عدالت و دموکراسی می پردازد. گلندینینگ توضیح میدهد که چگونه رویکرد ساختارشکنی دریدا در این حوزهها نیز استفاده شده است، به نحوی که هنجارهای تثبیت شده را زیر سوال میبرد و از درک فراگیرتر و بازتر از مفاهیم اخلاقی و سیاسی دفاع میکند.
کتاب درآمدی بر ژاک دریدا