دیدگاه من این است که حداکثر درک پذیری ممکن، به عنوان پیش نیازی مطلقا ضروری برای فلسفه، با تعریف دقیق همه عبارات به دست می آید. ما برای مقابله با اشتباه و فریب عمدی و برای اینکه هر بخش از شناخت به دست آمده در قلمرو فلسفه را سرمایه ایمن تری سازیم که با کشف بعدی سوءفهم یا ابهام دوباره از چنگمان بیرون نیاید، به این درک پذیری نیاز داریم.
در کل فیلسوف حقیقی همواره به دنبال وضوح و تمایز خواهد بود. او سرسختانه سعی خواهد کرد نه همچون سیلابی گل آلود و خروشان بلکه شبیه دریاچه های سوئیس باشد که با آرامششان ژرفای بسیار را با وضوح فراوان درهم می آمیزند؛ ژرفایی که خود را دقیقا از طریق وضوح نمایان می کند.