کتاب دربار درخشان 1

The Glittering Court
  • 25 % تخفیف
    679,000 | 509,250 تومان
  • موجود
  • انتشارات: باژ باژ
    نویسنده:
کد کتاب : 16135
مترجم :
شابک : 978-6222190620
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 479
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

دربار درخشان
The Glittering Court
دربار درخشان 1
کد کتاب : 20302
مترجم :
شابک : 978-6001823619
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 479
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب دربار درخشان اثر ریچل مید

کنتس راسفورد، دختری از اشرافی ترین خانواده ها در آسفرید، به دنبال ازدواج ناخواسته با پسرعمویش، مجبور به کم کردن تعداد خدمه و اخراج بعضی از آن ها می شود. زمانی که یکی از خدمه اخراج شده با پیشنهادی هیجان انگیز و جالب برای حضور در دربار درخشان رو به رو می شود، نقشه ای زیرکانه برای فرار از ازدواج با پسرعمو در پس ذهن کنتس راسفورد شکل می گیرد؛ نقشه ای برای ورود به دربار درخشان و دنیای جدید آدوریا. «دربار درخشان موسسه ای است معتبر که دخترانی با اصل و نسب معمولی و فقیر را به دخترانی ممتاز و برجسته برای ازدواج با همسرانی ثروتمند در دنیای آدوریا تبدیل می کند.»

این کتاب روایتگر ماجرای دختری اشراف زاده و ثروتمند است که تصمیم می گیرد خود را در قامت انسانی فقیر جا بزند و در گروه دختران منتخبی که دربار درخشان فرصتی برای یک زندگی مرفه در اختیارشان گذاشته تا به زنانی شایسته تبدیل شوند وارد شود. او برای فرار از اجبار خانواده اش از یک ازدواج مصلحتی پای در این راه می گذارد و خودش را در معرض خطراتی دیگر قرار می دهد که می توانند او را رسوا کنند و یا حتی به مرگ برسانند.

کتاب دربار درخشان

ریچل مید
ریچل مید، زاده ی 12 نوامبر 1976، رمان نویس آمریکایی است. مید در بوستون به دنیا آمد و اکنون در نزدیکی سیاتل زندگی می کند. او سه مدرک تحصیلی مختلف دارد: کارشناسی مطالعات عمومی از دانشگاه میشیگان، کارشناسی ارشد مطالعه ی تطبیقی ادیان از دانشگاه میشیگان غربی و کارشناسی ارشد تدریس از دانشگاه واشنگتن.او همزمان با تدریس، اوقات فراغت خود را به نوشتن اختصاص می داد تا این که اولین رمان خود را به طور رسمی به انتشار رساند. ریچل مید سپس کار تدریس را رها کرد تا به نویسنده ای تمام وقت تبدیل شود.
قسمت هایی از کتاب دربار درخشان (لذت متن)
اگر بگویم که انتظار رویارویی با عواقبی ناگوار را نداشتم، کتمان حقیقت است. از زمان ورودم به آدوریا، به دلایل زیادی ترس داشتم. نگران بودم به ازدواجی اجباری تن دهم. دلواپس بودم هویتم افشا شود و به آسفرو برگردانده شوم. بیشتر از همه، همیشه واهمه داشتم سدریک را به خاطر ارتدادش اعدام کنند. ولی هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که ممکن است به دلیل رفتاری غیر اخلاقی به دفتر جسپر و چارلز احضار شوم. جسپر داد زد: «می دونی چی کار کردی؟ خبر داری دست به چه کاری زدی؟ این اتفاق ما رو نابود می کنه!»