کتاب دختری که زنده ماند; کتاب دختری که زنده ماند

کتاب دختری که زنده ماند

The Girl Who Lived

کد کتاب : 20305
مترجم :
شابک : 978-6001825927
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 367
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
کتاب دختری که زنده ماند; کتاب دختری که زنده ماند
دختری که زنده ماند
The Girl Who Lived

کد کتاب : 104884
مترجم :
شابک : 978-6004680783
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 336
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب دختری که زنده ماند اثر کریستوفر گریسون

"دختری که زنده ماند" یک تریلر جذاب معمایی و روانشناسی نوشته "کریستوفر گریسون" میباشد.داستان در مورد دختری است که از یک قتل گروهی جان سالم به در میبرد.

حدود ده سال پیش ، چهار نفر به شکل وحشیانه ای به قتل می رسند و تنها یک دختر از میان آنها زنده می ماند. اما هیچ کس حرفهای او را باور نمی کند و هر کسی به نوعی او را مضنون میداند. از طرفی پلیس فکر می کند که او عقلش را از دست داده است و به دلیل گمراه کردن پلیس خود را این چنین نشان میدهد.روانشناسش فکر می کند که او قصد خودکشی دارد و به کلی همه فکر می کنند که او مست و خطرناک است.

اما موضوع اصلی اینست که همه آیا او واقعا قاتل است؟ یا واقعا قاتل را دیده است ؟یک دختر چگونه می تواند حقیقت را کشف کند وقتی که همه از جمله خودش ، مظنون هستند؟

از نظر وال استریت ژورنال "کریستوفر گریسون"داستانی پر پیچ و خم نوشته که خواننده را تا مرز دیوانگی می برد.

کریستوفر گریسون
کریستوفر گریسون نویسنده پرفروش وال استریت ژورنال رمان های معمایی و اکشن است. او مجموعه کارآگاه شناخته شده جک استراتون را نوشت که شامل Girl Jacked ، Jack Knifed ، Jacks Wild، Jack و Giant Killer و Data Jack است. او یک نویسنده مشهور است.
دسته بندی های کتاب دختری که زنده ماند
داستان معمایی
ادبیات آمریکا
ادبیات داستانی
داستان تریلر
دهه 2010 میلادی
قسمت هایی از کتاب دختری که زنده ماند (لذت متن)
«صددرصد مطمئنی که پدرت همه افراد توی اون کلبه رو نکشته و بعد خودش رو؟» «آره». این کلمه بدون تردید از دهان فیث به بیرون شلیک شد. وقتی پای این مساله وسط بود به اندازه ای که می دانست هر روز صبح خورشید طلوع می کند و یک روز فلاکت بار دیگر بدون خواهر و بهترین دوستش آغاز می شود، از این قضیه نیز مطمئن بود که کار پدرش نبوده. «گفته بودی مردی که از اون کلبه اومده بیرون هم هیکل پدرت بوده». «ولی بابام نبود»