وقتی که پا می ذاره دریا به روی شن ها مرغابیا می شورن پرهاشون تو دریا وقتی برای ساحل دریا صدف میاره شب ها به روی بندر بارون ماه می باره یاد تو در دل من توفان بپا می کنه تا ساحل زندگی با من شنا می کنه وقتی موجای سنگین از پله های دریا میرن که سربذارن به روی تخته سنگا وقتی که دست دریا روشونه ی غروبه خورشیدخانوم هراسون تو خونه ی غروبه یاد تو در دل من توفان بپا می کنه تا ساحل زندگی با من شنا می کنه...