برای من کمی از دست هات را بفرست / حالم بد است / دیوارها / تعادل شان را / از دست داده اند / همیشه فرصت افتادن هست / همیشه فرصت در خاک غلت زدن / همیشه فرصت در جوی پر لجن دراز شدن / همیشه فرصت مردن / همیشه فرصت کمی از دست های تو اما برای من / چقدر کم است!
شاعر خوب ما. بعد شما شعری دیگر سروده نشد.