1. خانه
  2. /
  3. کتاب منشآت قائم مقام فراهانی

کتاب منشآت قائم مقام فراهانی

5 از 4 رأی

کتاب منشآت قائم مقام فراهانی

Ghaem Magham Farahani
انتشارات: نگاه
٪15
450000
382500
معرفی کتاب منشآت قائم مقام فراهانی
"منشآت قائم مقام فراهانی" اثری است از شخصیت برجسته ی سیاسی و ادیب ایرانی، "سید ابوالقاسم قائم مقام" که هم اکنون به کوشش "سید بدرالدین یغمائی" و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. این اثر که شامل برخی از دست نوشته های صدراعظم بزرگ ایران، "قائم مقام فراهانی" است، نخستین بار به تدبیر شاگرد وی، "حاج فرهاد میرزا معتمدالدوله قاجار" جمع آوری گشت و به چاپ رسید. "منشآت قائم مقام فراهانی" در عصری منتشر شد که نهضت بازگشت ادبی پدیدار شده بود و اهالی قلم، درازگویی و نگارش مصنوع را که از زمان صفوی در نگارش ایران رایج شده بود، به تدریج رها می کردند؛ لذا این اثر نیز، از نثری ادبی و باشکوه اما روان و قابل درک برخوردار است.
"قائم مقام فراهانی" فراخور شغل دیوانی خود، نامه ها و متن های زیادی را به رشته ی تحریر درآورده بود که اکثرا به زبان ساده و نزدیک به زبان محاوره و حتی آغشته به مضامین طنز نوشته شده بودند. مجموعه ی این یادداشت ها و نامه ها که به زعم برخی از کارشناسان ادبیات فارسی، با الهام از گلستان سعدی به نگارش درآمده، "منشآت قائم مقام فراهانی" را تشکیل می دهند.
کتاب "منشآت قائم مقام فراهانی" هم از نظر ارزش ادبی و هم از نظرگاه اعتبار تاریخی، اثری حائز اهمیت و برجسته به حساب می آید. به کارگیری نثری ساده توسط "قائم مقام فراهانی" و کاستن از عبارت های دشوار و متکلفانه، یکی از دلایل ارزش ادبی این کتاب است و نوشتن از وقایع زمان قاجار، بدون سوگیری و به شکلی واقع گرایانه، موید این امر است که "منشآت قائم مقام فراهانی" یک تاریخ نگاری درخشان و معتبر است.
درباره قائم مقام فراهانی
درباره قائم مقام فراهانی
ميرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانى، فرزند ميرزا بزرگ قائم‌مقام، در سال 1193ق، در هزاوه اراك، به دنيا آمد. وی زير نظر پدر دانشمند خود تربيت يافت و در تهران كارهاى پدر را انجام داد و در آغاز جوانى علوم متداوله را آموخت.
وى سپس به تبريز نزد پدرش كه وزير آذربايجان بود، رفت. چندى در دفتر عباس ميرزا وليعهد، به نويسندگى اشتغال ورزيد و در سفرهاى جنگى با او همراه شد و پس از آنكه پدرش انزوا گزيد، پيشكارى شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامى را كه پدرش آغاز كرده بود، تعقيب و با كمك مستشاران فرانسوى و انگليسى سپاهيان ايران را منظم كرد و در بسيارى از جنگ‌هاى ايران و روس شركت داشت.
در سال 1237ق، پدرش درگذشت و او به امر فتحعلى شاه، به جانشينى پدر با تمام امتيازات او نائل آمد و لقب «سيد الوزراء» و «قائم‌مقام» يافت و به وزارت نايب‌السلطنه وليعهد ايران رسيد.
وى كه ذاتا مردى بينا و مغرور بود و با بعضى از كارهاى وليعهد مخالفت مى‌كرد، پس از يك‌سال وزارت، در اثر تفتين بدخواهان به اتهام دوستى با روس‌ها از كار بركنار شد و سه سال در تبريز به بيكارى گذراند، اما پس از سه سال، در سال 1241ق، دوباره به پيشكارى آذربايجان و وزارت نايب‌السلطنه منصوب شد.
در سال 1242ق، فتحعلى شاه به آذربايجان رفت و مجلسى ترتيب داد، تا درباره صلح يا ادامه جنگ با روس‌ها، به مشورت پردازند. در اين مجلس تقريبا عقيده عموم به ادامه جنگ بود، اما قائم‌مقام با مقايسه نيروى مالى و نظامى طرفين، اظهار داشت كه ناچار بايد با روس‌ها از در صلح درآمد. اين نظر كه صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌اى در مجلس انداخت و جمعى بر وى تاختند و او را به داشتن روابط نهانى با روس‌ها متهم كردند.
پس دوباره از كار بركنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه يافت و به شكست ايران انجاميد.
شاه، قائم‌مقام را از خراسان خواست و دلجويى كرد و با دستورهاى لازم و اختيارنامه عقد صلح به نام وليعهد، به تبريز روانه نمود.
وى در كار صلح و عقد معاهده با روس، جديت فراوان كرد و در ضمن معاهده، تزار را حامى خانواده عباس ميرزا ساخت و پادشاهى را با وجود برادران بزرگ و مقتدر ديگر در فرزندان او مستقر كرد.
عهدنامه تركمنچاى در پنجم شعبان 1243ق، به خط او تنظيم و امضا شد و وى كه خود حامل نسخه عهدنامه بود، به تهران آمد و درباره آن توضيحات لازم داد و شش كرور تومان غرامت را كه مطابق عهدنامه بايستى به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار ديگر به پيشكارى آذربايجان و وزارت وليعهد به تبريز مراجعت كرد.
در اوايل سال 1249ق، نايب‌السلطنه براى دفع فتنه ياغيان افغانى عازم هرات شد و قائم‌مقام را نيز همراه برد. عباس ميرزا كه بيمارى سل داشت، در مشهد بسترى شد و فرزند خود، محمد ميرزا، را مامور فتح هرات كرد. هرات در محاصره بود كه عباس ميرزا درگذشت و قائم‌مقام كه جنگ را صلاح نمى‌دانست، با يارمحمدخان افغانى عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد ميرزا در ماه صفر 1250ق، به تهران وارد شد و در همان ماه، جشن وليعهدى او به جاى پدر برپا شد و وليعهد ايران به فرمانروايى آذربايجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبريز شدند.
چندى نگذشت كه فتحعلى شاه در جمادى‌الآخر سال 1250ق، در اصفهان درگذشت. اين خبر به آذربايجان رسيد و محمد شاه قصد عزيمت به پايتخت را كرد. قائم‌مقام، جهانگير ميرزا و خسرو ميرزا، دو برادر شاه را كه در قلعه اردبيل زندانى بودند، نابينا كرد و وسايل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبريز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به‌زودى به همراهى قائم‌مقام به تهران حركت كرد و روز 14 شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاج‌گذارى برگزار و قائم‌مقام در منصب صدارت مشغول مملكت‌دارى شد، اما با اين همه خدمت، صدارت محمد شاه ديرى نپاييد و سخت‌گيرى‌هاى او در رابطه با انگلستان كه به دنبال ايجاد تجارت‌خانه و اخذ امتياز از دولت ايران بود، باعث دشمنى آن‌ها با وى گرديد.
دسته بندی های کتاب منشآت قائم مقام فراهانی
قسمت هایی از کتاب منشآت قائم مقام فراهانی

با بخت همی گفتم کای روی سیه آخر تا کی ز تو من باشم درمانده و دروا/ گفت: این گنه از تو است که گویند ترا نیست در گفت بد از عرض خود اندیشه و پروا/ گفتم: به ملک گفتند؟ گفت: آری. گفتم : آوخ که شدم کشته به کام دل اعدا/ گفت: از چه هراسی که شه عادل، هرگز بی حجت قاطع نکشد تیغ بیاسا/ گفتم: نهراسم ز کس الا تو وگرنه نطق من و تقریر هجا گوئی و حاشا/ گفت: از من اگر بیم همی داری بگریز. گفتم: به کجا؟ گفت: به خاک در دارا

نظر کاربران در مورد "کتاب منشآت قائم مقام فراهانی"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

درباره‌ی زندگی امیرکبیر خیلی اطلاعات ناقص وپرتی نوشتید.باباش اشپزبوده نه دانشمندوسیاست مدار....

1402/11/23 | توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها

امیرکبیر نگفت. قائم مقام فراهانی .یه خرده بیشتر دقت کنید لطفا

1402/11/29|توسطدهقانی ساله - کاربر سایت
2

این اطلاعات از قائم مقام فراهانی است و نه از امیرکبیر

1402/11/29|توسطفرشاد محبی
0

متاسفانه خیلی‌ها امیرکبیر و قائم مقام فراهانی رو اشتباه میگیرن و فک میکنن قائم مقام فراهانی همون امیرکبیر هست

1402/12/03|توسطمحمد حسن عرب عامری
1