ایده های ارسطو که به صورت دستنویس بود به همراه کلام حواریون و نویسندگان عهد عتیق نوعی تصویر ذهنی کامل و منسجم از جهان به دست داد. مطابق این الگو، خداوند جهان را درست مطابق با توصیف های کتب مقدس آفریده است و همۀ اعمال را هدایت می کند. تمام اشیاء به دست خداوند و تحت نظارت قدرت الهی به حرکت درمی آیند. بدین سان آموزۀ کلیسا دربارۀ این قدرت مطلق دقیقا با مفاهیم ارسطو از قبیل محرک غیر متحرک یا حرکت دهندۀ ساکن همخوانی داشت.
الگوهای نابسنده ای را منظور کرده است که بیش از آن که پاسخگو باشند، سوال برانگیزند. اواخر رنسانس، کنجکاوان به لحاظ عقلی دریافتند که به سختی می توان میان آنچه مشهود و قابل اندازه گیری بود با الهیاتی که قدما به وسیله کلیسا ارائه می دادند صلح و آشتی برقرار کرد. اما این تعارض میان متفکران اواخر رنسانس و الهیون مسیحی ارتودوکس ریشه در دوران قدیم داشت؛ در واقع این کشمکش به گذشته و به نخستین روزهای سلطه مسیحیت بازمی گشت.
کتابی فوق العاده و ترجمه ای فوقالعاده تر
تکابی فوق العاده و ترجمه ای فوق العاده تر
بسیار لذت بخش بود ترجمه عالی کتاب جهان چگونه مدرن شد هم پیشنهاد میکنم در همین سبک هست