ما بیست و چهار ساعت شبانه روز در معرض رسانه ها و اخبار هستیم و هیچ راه گریزی نیز در برابر آنها نداریم. از سوی دیگر بسیاری از کارهای خود را از طریق اینترنت انجام می دهیم. بنابراین چنین تصور می شود که به طور کامل بر زندگی خود مسلط هستیم و کنترل تمام و کمال زمان و مکان را در اختیار داریم. اما واقعیت این است که انسان ها برحسب نوع مواجهه شان با فناوری، گاهی برده و گاهی وابسته آن می شوند. در نتیجه نمی توانند تعادل کاملی میان باورها، احساسات و محیط اجتماعی خویش پدید بیاورند و همین موضوع به اضطراب و نگرانی های روزمره آنها دامن می زند. این کتاب در پی بیان جنبه های منفی فناوری نیست، بلکه می خواهد با راهکارهای خود نشان دهد که چگونه می توان در زندگی تعادل به وجود دارد. چگونه می توان از اینترنت، تلفن همراه و شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره استفاده کرد و در عین حال دچار مشکلات کمتری شد. کتاب «من مضطرب» بدین موضوع می پردازد که چه رفتارهایی منشا تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید می کنند. در پایان این کتاب، راهکارهایی برای زندگی بهتر در دنیایی پر از اضطراب و استرس ارائه می دهد و بخش پایانی کتاب پیشنهادهایی می دهد که باعث بهبود کیفیت زندگی ما می شود. در نهایت می توانیم با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتری زندگی کنیم.
این تغییرات اجتماعی، هنجارهای اجتماعی جدیدی را نیز به وجود آورده اند که در بعد فردی باورهای تازه ای را القا می کند که « فردگرایی » یکی از نتایج آن است. البته « فردگرایی » پدیده ای جدید نیست. از دوره رنسانس، فرد خود را از بند هنجارهای اجتماعی رها کرد و به جای اعتماد به دیگری، خود اختیار سرنوشت خویش را به دست گرفت. انسان ها به کمک فردگرایی توانستند به آزادی دست یابند. می توان گفت اگر جنبش فردگرایی به وجود نمی آمد، انقلاب کبیر فرانسه نیز هیچ گاه رخ نمی داد.