به من هیچ مگو. به مرگ اعتقادی ندارم. / نه از آن رو که بی خبر از آنم. آن را خوب می شناسم. چشمانم را به آن نخواهم بخشید. / امروز، هنگام گذر از برابر یکی از باغ های محله / زندگی را دیدم که سوار بر ترک طلایی درخت لیمویی می تاخت و دورها را می نگریست. / جز این چیزی ندارم که به تو بگویم.
وقت زیادیه که درخواستش دادم لطفا پیداش کنید، خیلی محشر ه 🥺🥺🥺🥺🥺🙏🏻🙏🏻🙏🏻