سال هاست فکر می کردم، جدا از ملاک هایی مثل تیپ، قد، هیکل، چشم های کشیده یا درشت، لب های قلوه ای یا باریک، میزان تحصیلات و محل زندگی، چیز مهم تری مثل شکل تنهایی هم ملاک شروع یک رابطه باید باشد. جدا از اینکه وزنت چقدر است؟ محل زندگیت کجاست؟ و خیلی روشن فکرانه تر که بشود بپرسیم چه کتاب هایی می خوانی؟ بپرسیم رابطه ات با تنهایی خودت چه شکلی است؟ اصلا وقتی تنها می شوی چه شکلی می شوی؟ سیگار میکشی؟ فرار می کنی به مهمانی ها یا دراز می کشی روی تختت و فکر میکنی؟ گریه میکنی؟ یا قرص خواب آور می خوری که هرچه سریع تر خوابت ببرد؟»؛ آدم ها جدا از تناسب ظاهری، جدا از طرز تفکر و طبقه اجتماعی برای شروع یک رابطه باید از تنهایی های هم خبر داشته باشند؛ شکل تنهایی شان به شکل تنهایی هم بخورد.