کتاب زنان سیبیلو و مردان بی ریش

Women with Mustaches and Men without Beards
نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایران
کد کتاب : 2179
مترجم : آتنا کامل

شابک : 978-6007683651
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 150
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب زنان سیبیلو و مردان بی ریش اثر افسانه نجم آبادی

افسانه نجم آبادی استاد تاریخ و مطالعات جنسیت دانشگاه هاروارد در کتاب "زنان سبیلو و مردان بدون ریش" نگرانی های جنسیتی در مدرنیته ایرانی را نشان می دهد که چگونه جنسیت و تمایلات جنسی همپای مدرنیته در ایران دچار تغیر و تحول شده است. این کتاب پژوهشی دقیقدر باب امرجنسی است که بواسطه مواجهه ایران با غرب در قالب مفاهیمی چون ملت، جنسیت، وطن و علم صورت بندی جدیدی به خود گرفته است. نجم آبادی در مطالعه خود به ردیابی آثار و بقایای به جای مانده از دوره قاجار می پردازد تا بلکه نشانی از جنسیت و امر جنسی بیابد. بدین منظور او علاوه برسفرنامه، رمان و شعر دوران قاجار، دست به دامان نقاشی ها، پارچه نوشته ها و تصاویر ضرب شده بر روی مسکوکات می شود. ژرف نگری نجم آبادی و قوت نظری او این کتاب را به یکی از متون جریان سازدر حوزه ی تاریخ مدرن ایران، علوم سیاسی و مطالعات جنسیتی تبدیل کرده است. پر بیراه نیست اگر ادعا کنیم اثر هنرمندانه ی نجم آبادی با برهم زدن تصویر غالب از دوران قاجار، ادبیات مرتبط با این موضوع را گامی به پیشبرده است. کتاب حاضر دفتر اول از کتاب "زنان سبیلو و مردان بدون ریش" است که به پیشگاه خوانندگان فارسی زبان تقدیم می شود. متن بسیار محققانه و با دقت نوشته شده بود. ترجمه هم کوششی مجدانه در جهت وفاداری به متن و ترجمه درست به فارسی بود. این کتاب، کتابی است که بعد از خواندنش "جور دیگر" به دوران قاجار نگاه خواهید کرد، حتی اگر اصل مطلب را بدانید.

کتاب زنان سیبیلو و مردان بی ریش

افسانه نجم آبادی
افسانه نجم آبادی نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه هاروارد در رشتهٔ مطالعات زنان، جنسیت و تاریخ (به ویژه مطالعات تاریخی در قرن نوزدهم میلادی در ایران) است.افسانهٔ نجم آبادی، نوهٔ نوهٔ شیخ هادی نجم آبادی روحانی تجدد خواهی که در جنبش مشروطه اثر آفرین بوده است می باشد.
قسمت هایی از کتاب زنان سیبیلو و مردان بی ریش (لذت متن)
تا اواخر قرن نوزدهم، در بعد جنسیتی زیبایی تغییر ژرفی شکل گرفته بود. توصیف زیبایی مردانه و عشق مرد به مرد محو شد. مردان در تابلوهای سلطنتی پس از دوران ناصری، نه دیگر با کمرهای باریک به تصویر کشیده شدند و نه ویژگی های چهره زیبای مردان در دهه های اولیه را داشتند. به طور مشابه، تصاویر زنان و ویژگی های چهره و بدن آن ها از مردان متمایز شد. به بیان دیگر، بازنمایی زیبایی دستخوش تغییرات مهمی شد. براساس تحقیقات اختیار و آدموا، فرهنگ بصری دوران قاجار از نقاشی های فانتزی به ناتورالیسم و رئالیسم تغییر یافت.

قصد من آن نیست که دوره پیشامدرن را به سان عصری طلایی بری همجنس دوستی مساوات طلبانه نشان دهم. بلکه، از نظر من، مفاهیم مردانگی و زنانگی، تنها زمانی به ساختاری برای مفاهیم زیبایی، میل و عشق تبدیل شدند که تمایز جنسیتی وارد این دسته بندی ها شد. پیش تر مردانگی و زنانگی در حوزه هایی چون قرارداد جنسی ازدواج و سلسله مراتب قدرت خانواده کاربردی داشتند، ولی حوزه عشق و میل این کاربرد را نداشتند

«همجنس دوستی و کردار میان همجنسان به تدریج در قرن نوزدهم نشانه ای از عقب افتادگی ایران تلقی شد. دگرجنس خواهانه کردن روابط و میل جنسی و تبدیل آنان به هنجار غالب بدل به شرط «تحقق مدرنیته» شد. طرحی که مستلزم مختلط کردن روابط اجتماعی در فضاهای عمومی و صورتبندی دوباره خانواده بود»

اگرچه فضا زمان مدرنیته به دنبال همساز کردن دیگر فضاها (ی پیشامدرن) با فضای اروپای غربی بود اما این مهم تنها از خلال بسترهای فرهنگی تاریخی جامعهٔ مقصد می توانست محقق شود. در نتیجه پروژهٔ مدرنیزاسیون را باید کوششی فهمید در راستای بکارگیری عناصر گذشته در خدمت نظم نوین. به عبارت دیگر سازه های فرهنگی تاریخی همچنان در فضای مدرنیته قابل رویت هستند و از بین نمی رود، اما این بار در نظم و رابطه ای سراسر متفاوت قرار گرفته اند. این درست همان نقشی ست که عرفان تاریخی در ایران برای از صحنه به درکردن همجنس خواهی بازی کرد. فضای دگرجنس خواهانهٔ مدرنیته با اتکاء به آموزه های عرفانی توانست همجنس خواهی را از یادها محو کند. بدین ترتیب که عشق به شاهد و امرد به عشقی متعالی بازپردازی شد. بازخوانی های مدرنی که از متون ادبی گذشته انجام گرفت عشق مردان عارف را امری به تمامی تمثیل گونه و نمادی از عشق الهی تفسیر کرد. درست همانطور که امروز وقتی حافظ می می نوشد نخست شراب ناب بهشتی به تخیّلمان می آید. به همین سیاق مدرنیته با تحمیل فضای خود «معشوق مذکر را در پستوی پیشامدرنیته پنهان کرد و عشق عرفانی را به سان عشقی متعالی بازپردازی کرد