آن موقع ها که فقط زمزمه های آمدنش شنیده می شد، والدینش به افتخار او درخت کوچکی کاشتند! و با اینکه فلاویا، میلی جین، لنا، لیلی و کانستنس، اسم های خوبی بود... افرا بیشتر از هر اسمی به او می آمد. و افرا قد کشید... درختش هم همین طور. بعضی وقتها که افرا زیاد سروصدا راه می انداخت و...