یک روز خسته کننده، قهرمان کوچک ما از کنج اتاقش، به قلب دنیایی اسرارآمیز قدم می گذارد و ماجراجویی اش را آغاز می کند. هرچیز که او با مداد قرمزش بکشد، جان می گیرد: یک قایق، یک بالن و یک قالیچه ی پرنده کمکش می کنند تا موانع را یکی یکی پشت سر بگذارد و دوستانی شبیه خودش پیدا کند. کتابی بی کلام ولی پرماجرا، با تصاویری باشکوه و خیال انگیز. داستان با درنوردیدن واقعیت، به تخیل کودک پروبال می دهد. دنیایی که قهرمان داستان به آن وارد می شود، در هر قدم سرشار از شگفتی و مناظر دیدنی است و مخاطب را به کشف روایت تصاویر دعوت می کند و...
آیا کودک شما هر روز مطالعه می کند، نه به خاطر این که مجبور است، بلکه چون خودش دوست دارد؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟