کتاب معلم یک دقیقه ای زندگی دانشجوی دانشگاهی را به قلم آورده است که با وجود دوره های جالبی که گذرانده بود و کتابهای مفیدی که خوانده بود و معلمان خوبی که داشت احساس می کرد کمبود بزرگی در یادگیری دارد. وی به دنبال معلمی می گشت که برای از بین بردن کمبود ها و نقصان آموزشی کمکش کند. که به طور اتفاقی مقاله ای در روزنامه ای می خواند درباره معلم یک دقیقه ای، این مقاله برای او خیلی جالب به نظر می رسد و به همین خاطر به دنبال معلم یک دقیقه ای می گردد و با او قرار ملاقات میگذارد.
این کتاب سر شار از راهکارهای کوچک برای معلمان برای تاثیرات بزرگ در دانش آموزان می باشد. در این کتاب به آموزگاران آموزش می دهد که چگونه با فشار کمتر کاری بتوان شاهد پیشرفت و ترقی شاگردان باشند. در واقع توضیح می دهد که چگونه بجای اینکه به یک آدم گرسنه یک ماهی بدهید،خیلی بهتر است به او آموزش ماهی گیری بدهید. و به همین جهت خواندن این کتاب به تمامی معلمان توصیه می شود.
سپس معلم بعد از گذشتن از این مرحله گفت: «وقتی برای رسیدن به هدف دچار شک و تردید شوم و به مشکل بر بخورم به خودم می گویم چیزی که در زندگی برایم مفید نیست رها کرده و به آن فکر نکنم اگر متوجه شوم از مسیر درست خارج شده ام با استفاده از جبران یک دقیقه ای به مسیر درست بر می گردم. یک دقیقه وقت لازم دارم که اشتباهم را برای خود یادآوری کنم و حسی را که در مورد آن اشتباه دارم به خودم می گویم و بعد مجددأ رفتار نادرستم را اصلاح می کنم.» یکی از حاضرین سوال کرد: «برای چه از جبران یک دقیقه ای استفاده می کنید؟» «به خاطر این از جبران یک دقیقه ای استفاده می شود که راهی سریع و آسان است برای اینکه متوجه شوم رفتار غلطم با هدفم مطابقت ندارد. رفتار اشتباهی که مرا از رسیدن به هدفم باز می دارد. در استفاده از جبران یک دقیقه ای مراقبم که رفتارم را از ارزش خود به عنوان یک شخص جدا کنم.»