ویروس مجموعه داری، که از همان کودکی به جانم افتاده بود، با گذشت زمان و در نوجوانی به ویروسی دائمی تبدیل شد. نوع ویروسی که به جان من افتاده بود با ویروسی که به جان دولتمردان می افتد، فرق داشت. برخی از مجموعه داران اصرار به داشتن همه چیز دارند و برخی تنها آثار شناخته شده را طالب اند و عده ای هم به دنبال عدد و رقم اند. اما ویروس من از نوع جمع آوری ناشناخته ها و کم یافت ها بود. اگرچه قسمت اعظم هّم من صرف صنایع گذشته ایران می شد، اما از هنر معاصر نیز غافل نبودم و چنین بود که در بخش هنر معاصر هیچ گاه توفیق دستیابی به هرآنچه که می خواستم، نیافتم و از محتوای کتاب موجود فراتر نرفتم. به استثنای چهار طرحی که در آغاز کتاب آمده، بقیه آثاری را که تصویرشان در این کتاب عرضه می شود، می توان به دو بخش با فاصله زمانی طولانی تقسیم کرد: بخش اول مربوط به دهه های چهل و پنجام و پیش از انقلاب و بخش دوم حاصل بیست سال اخیر است. نکته مشترک بین آنها این است که شخصا با هنرمندانشان آشنایی داشته ام.