1. خانه
  2. /
  3. کتاب مارمولک ها هم غصه می خورند

کتاب مارمولک ها هم غصه می خورند

نویسنده: پرویز رجبی
3.1 از 1 رأی

کتاب مارمولک ها هم غصه می خورند

Marmoolak-ha Ham Ghosseh Mikhorand
انتشارات: اختران
ناموجود
3700
معرفی کتاب مارمولک ها هم غصه می خورند
نویسنده در این کتاب زندگی زنی در مونترال را بهانه و دستمایه ای برای خلق داستان خویش قرار داده و زندگی او را با پیوندی تاریخی به وضعیت زنان قرن پنجم هجری مربوط ساخته است. به نظر می رسد یکی دیگر از دغدغه های نگارنده این داستان بازنمایی هویت ایرانی است که می توان برخی از ابعاد آن را برای آیندگان بازگو کرد تا چراغی بر سر جاده آگاهی ایشان باشد. مارمولک های داستان رجبی در هر صورت هیچ گاه جایی در هیچ گوشه ای از اجتماع و تاریخ پیدا نمی کنند و قرار است که حتی اگر نقش های مهمی بازی کنند، هیچ گاه به قهرمانی نیندیشند. این نویسنده در توضیح پشت جلد کتاب نوشته است: «سرنوشت دخترکان خردسال ایرانی همیشه داستان غم انگیزی بوده است. جالب است که همیشه در بیت و سرای فرمانروایان و امیران و سرداران و ...شماری دختر و یا خواهرانشان وجود داشته اند. از زمانی که به عنوان مورخ با تاریخ ایران سر و کار دارم، همواره این پرشس برایم مطرح بوده است که آیا این هنجار ناشی از پیوندهای سست خانوادگی در سرای فرمانروایان و بزرگان و غیر آنها بوده است، یا حاصل میزان اعتبار حضور زن در خانواده؟ لابد که هر دو عامل در کنار هم نقش داشته اند و لابد نقش دوم تعیین کننده تر بوده است! ظاهرا تنها چیزی که هرگز مطرح نبوده است یا هرگز خبری از آن به دست ما نرسیده است، سرنوشت این دخترکان اغلب خردسال است. گویی هم دختر و هم پدر و مادرش، مانند تاریخ، به این قساوت عادت کرده بوده اند. اشاره ای به یکی از این دخترکان را در تاریخ بیهقی جانمایه این داستان قرار داده ام.»
درباره پرویز رجبی
درباره پرویز رجبی
پرویز رجبی متولد ۲۷ اردیبهشت ۱۳۱۸ تو درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ تاریخ‌دان، ایران‌شناس، مترجم، نویسنده و منتقدِ اجتماعی ایرانی بود. او در بهار سال ۱۳۱۸ در روستای امامقلی، ۳۸ کیلومتری قوچان، به دنیا آمد. کودکی را در زادگاه پدرش در روستای آق‌کند، بین میانه و زنجان سپری کرد و در همان‌جا به مدرسهٔ ابتدایی رفت. پدرش از فعالان فرقه دمکرات بود. پس از سقوطِ حکومتِ پیشه‌وری پدرش به شوروی گریخت و او همراه مادر به قوچان رفت و در حالی تحصیل در کلاس اول ابتدایی را ادامه داد که فارسی کمی می‌دانست و در مدرسهٔ قبلی‌اش تنها زبان ترکی آذربایجانی را تدریس کرده‌بودند. در مشهد دیپلم گرفت و به استخدام ادارهٔ فرهنگ قوچان (آموزش و پرورش کنونی) درآمد و آموزگاری را پیشه کرد. در سال ۱۳۳۸ به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد و تا ۱۳۴۲ در آن بانک کار می‌کرد. در سال ۱۳۴۲ با کمک قاضی خیرخواهی در دادگستری قوچان برای ادامهٔ تحصیل به آلمان رفت. در سال ۱۳۴۹ وقتی از آلمان بازگشت دارای دو دختر به نام‌های کتایون و بیتا بود و از دانشگاه گوتینگن آلمان مدرکِ دکترا گرفته بود. در بازگشت، نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و بعد توسطِ ساواک اخراج شد. پس از اخراج از وزارت علوم و آموزش عالی در سال ۱۳۵۳ سرانجام مرکز تحقیقات ایران‌شناسی را تأسیس کرد.
دسته بندی های کتاب مارمولک ها هم غصه می خورند
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب مارمولک ها هم غصه می خورند" ثبت می‌کند