کتاب لیبیدو

Libido
مفاهیم روانکاوی
  • 15 % تخفیف
    82,500 | 70,125 تومان
  • موجود
  • انتشارات: نگاه نگاه
    نویسنده: راجر کندی
کد کتاب : 25817
مترجم :
شابک : 978-6003767805
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 80
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1997
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب لیبیدو اثر راجر کندی

مفاهیم روانکاوی مجموعه ای از تالیفات هستند که ایده ها و نظریات روان شناختی را توضیح می دهند و علاوه بر نشان دادن ارتباط این ایده ها با زندگی روزمره، توانایی آن ها در روشن کردن ابهامات مردم درباره ی ماهیت جوامع و فرهنگ انسانی را نیز تبیین می کنند. طبق گفته های فروید، امیال و کشش های ما صرفا انگیزه ای برای فعالیت هایمان نیستند؛ بلکه از طریق آن هاست که ما جهان خود را ارزش گذاری کرده و به شناخت خود در اثنای آن می رسیم. در کتاب لیبیدو به قلم راجر کندی، با ایده ی معروف فروید درباره ی لیبیدو که سکس را در محوریت روانکاوی قرار می دهد، خاستگاه لیبیدو، کاری که می کند و آنچه بدان منجر می شود، آشنا می شویم. در تعریفی که خود فروید برای لیبیدو در نظر گرفته، از آن به عنوان نیرویی یاد می کند که از جهت کمی متغییر بوده و به عنوان معیاری جهت تبدیلات و فرآیند هایی که در زمینه ی تحریک جنسی اتفاق می افتند، شناسایی می شود. این کمیت خیالی آن طور که ژک لکان توصیف می کند، با وجود این که نحوه ی اندازه گیری آن برای فرد مشخص نیست، اما می تواند با قطعیت به وجود آن ایمان داشته باشد.
اینکه نظریات و ایده های فروید در باب لیبیدو چه مقدار با اندیشه های روانکاوانه ی عصر حاضر همخوانی دارد مساله ای است که راجر کندی آن را می آزماید. کندی ایده های ثانویه ی اروس را که فروید از ایده های قبلی لیبیدو به آن رسیده بود در این کتاب مورد بررسی قرار داده و نگاهی هم به ارتباطات اروس، همزمان که فروید آن را درک می نمود، داشته است.

کتاب لیبیدو

قسمت هایی از کتاب لیبیدو (لذت متن)
مفهوم لیبیدو را فروید برای جنبۀ ذهنی نیروی جنسی نهفته در تبدلات گوناگون رانۀ جنسی به کار می برد. چنانکه خواهیم دید، لیبیدو مفهومی نظری بود که از اساس برای بیان مشاهدات آسیب شناختی بالینی در بیماران روان نژند به کار می رفت؛ یعنی جایی که تنش های جنسی با انگاره های جنسی دست به دست هم می دادند تا نقشی اساسی در تولید اضطراب و دیگر نشانه های بیماری بازی کنند. لیبیدو به نحوی فزاینده جایگاه مهمی در نظریۀ فروید پیرامون ذهن و رشد آن، به خود اختصاص داد. فروید رفته رفته، به گردآوردن مشاهداتش از بیماری هایی که بیشتر به روان پریشی نزدیک بودند از جمله افسردگی _ شیدایی، خودبیمارانگاری و پارانویا روی آورد. و وقتی نظریه ای دربارۀ میل جنسی عرضه می کرد که قرار بود هم گستره ای وسیع را در بربگیرد و هم به فلسفۀ باستان مرتبط باشد، اروس جای لیبیدو را که به نوعی با آن درآمیخته بود، گرفت. می توان چرخش فروید در این نظریه را همچون سفری در نظر گرفت که از کاوش در جزئیات زندگی جنسی بیماران شروع شد و به سمت تأمل در باب جایگاه اساسی زندگی و مرگ در وضع بشر رسید. لیبیدو در نظریۀ فروید مفهومی «کمّی» است مربوط به رانه های جنسی که با ارجاع به مقدار مفروضی از انرژی جنسی، باعث تحریک رانه های جنسی می شود. از سویی دیگر، انگاشتی «کیفی» نیز هست. به عبارت دیگر لیبیدو اختصاصا دربارۀ رانه های جنسی است و آن را نباید با انرژی ذهنی در معنای کلی آن خلط کرد. به بیان خود فروید، لیبیدو یعنی: نیرویی که از لحاظ کمّی متغیر است و می توان آن را معیاری برای فرایندها و تبدلاتی دانست که در حوزۀ تحریک جنسی رخ می دهند. وجه ممیزۀ لیبیدو در نظر ما، ریشه داشتن آن در انرژی ای است که بایستی زیربنای فرایندهای ذهنی در نظر گرفته شود و بر همین اساس نیز نوعی ویژگی کیفی به آن نسبت می دهیم… تولید، افزایش، رنگ باختن یا جابه جایی آن چه بسا ما را مهیای امکاناتی کند که پدیدۀ روانی و جنسی مشاهده شده را توضیح دهیم.