کتاب فانتزی اثر جولیا سیگال، به بررسی مفاهیم روانکاوی در باب خیال می پردازد. از طریق فانتزی و خیال است که ما انسان ها جهان را دیده، شناخته و درک نموده ایم. وهم و خیال، به رفتارها، اندیشه ها و احساسات رنگ بخشیده و به آن ها شکل می دهد. فانتزی که مرتب در حال تغییر است، با رشد ما تکامل یافته و حرکت می کند و همچون رویاها، از طریق هوس ها، امیدها، ترس ها، ناسازگاری ها و اضطراب هایمان ایجاد می شود. خیال که از تجربه ی حقیقی گره خورده با واقعیات احساسی برمی خیزد، همراه با دروغ هایی که به خود می گوییم یا همراه با آگاهی عمیق نسبت به حقیقتی گریزناپذیر، می تواند همزمان غنی و مبهم باشد. فانتزی نه تنها بر طنین احساس و لذت، بلکه بر وحشت و اضطراب تجربیات روزمزه نیز می افزاید و به این طریق خصوصیت مهمی را تعریف می کند که به حقیقت انسان، معنا می دهد. در واقع فانتزی ضرورتی با اهمیت و مورد بحث در مباحث روان شناختی است که بر ارتباط بین ما و جهانی که مجبوریم هم در آن و هم از طریق آن زندگی کنیم، تاکید می کند.
برای چه به کارهایی که انجام می دهیم مشغول هستیم؟ برخی از مردم معتقدند که پاسخ این سوال را می دانند و تمام کارهایی که انجام می دهند دارای دلیل و منطق است. این افراد معمولا دچار افکاری نظیر اینکه "چرا چنین کاری را با وجود اشتباه بودن دوباره انجام دادم؟" نمی شوند. حال این کار می خواهد مصرف الکل باشد یا درگیر یک رابطه ی اشتباه بودن یا اجازه ی اینکه دیگران ناراحتشان کنند. افرادی که به چنین اندیشه هایی دچار نمی شوند و همچنین افرادی که بخاطر ترس از درگیری ذهنی به چنین مسائلی نمی اندیشند، چندان مخاطب این کتاب نیستند. در عوض بسیاری از افراد می خواهند چون و چرای رفتار خود و دیگران را بدانند. کتاب فانتزی، ابزاری است که به درک همزمان ساده و پیچیده ی رفتارها و احساسات افراد کمک می کند و هر چند که بسیاری از ایده های آن ممکن است در نگاه اول مضحک به نظر برسد، اما زمانی که در عمل مشاهده می شود، بسیار قانع کننده است.
کتاب فانتزی