وقتی از زندگی توی آپارتمان های قوطی کبریتی خسته شوی، کارلسون از پنجره ی اتاقت می آید تو، تو را سوار پشتش می کند و با هم پرواز می کنید. کارلسون همین جاست، پشت لوله بخاری روی پشت بام قایم شده. اما وقتی توی آسمان شهر پرواز می کند، مردم او را با بشقاب پرنده و پهپاد جاسوسی اشتباه می گیرند. دردسرهای تازه ای در راه است. همه ی شهر دنبال کارلسون هستند و می خواهند دستگیرش کنند. این وسط سر و کله ی دشمن درجه یک کارلسون، «خانم کراولی»، هم پیدا می شود. اما کارلسون از هیچ چیز نمی ترسد و حاضر است برای یک ذره خندیدن هر شوخی خطرناکی بکند، او در دو قدمی دستگیر شدن است!
کتاب بهترین کارلسون دنیا