نویسندگان همیشه جایگاه ویژه ای در روسیه داشته اند. نویسنده روس به دلیل فقدان نهادهای دموکراتیک، هرگز فقط یک هنرمند نبوده بلکه سخنگوی حقیقت و وجدان عمومی نیز بوده است، آلکساندر هر تسن ادبیات روسی را «دولت دوم» و مرجع قدرت واقعی در جامعه نامید، این کتاب شرح موثق و مستندی است از آنچه بر نویسندگان و آثارشان در دوران شوروی رفت و من چگونه درگیر این قضیه شدم؟ انبوهی از دفترچه های بادداشت در برابرم قرار
دارد. این ها شامل یادداشت هایی است که با عجله و بدون اندیشیدن در باره سبک نگارشی یا زیبایی جملات و عبارت هایم، روی کاغذ آوردم: در آن زمان هیچ فرصتی برای نگارش منظم و دقیق نبود زیرا حوادث به سرعت در حال وقوع بودند.
اما نویسندگان حساب و کتاب خاصی با مقوله زمان دارند، زندگی نویسنده موقعی که بمیرد تمام نمی شود بلکه تا موقعی که آثارش خوانده می شود، ادامه می یابد. از این حیث، بسیاری از نویسندگان شوروی را که در حال حاضر زنده اند باید پیشاپیش مرده فرض کرد؛ بسیار مرده تر از آن نویسندگانی که دهه ها از مرگ فیزیکی شان می گذرد.
گرچه احیای این نویسنده قربانیان ناممکن است اما شاید بتوان دوباره آنها را به سخن واداشت. به این فکر می کردم که دستنوشته های آنها احتمالا در کنج خزاین اسناد پلیس مخفی با در گوشه ای از بایگانی های خانوادگی خصوصی، دور از توجهات گزمه های امنیتی، خاک می خورد.