1. خانه
  2. /
  3. کتاب رومانوف ها

کتاب رومانوف ها

4.5 از 5 رأی

کتاب رومانوف ها

(قتل، شورش و سقوط روسیه)
The Family Romanov
انتشارات: سبزان
٪15
228000
193800
معرفی کتاب رومانوف ها

در اینجا داستان واقعی پرفراز و نشیب، دلخراش و واقعی رومانوف ها است - در عین حال پرتره ای صمیمی از آخرین خانواده سلطنتی روسیه و روایتی گیرا از نابودی آن. با استفاده از عکس‌های جذاب و حساب‌های اول شخص قانع‌کننده، نویسنده برنده جایزه، کندیس فلمینگ (آملیا لاست؛ لینکلن‌ها) به طرز ماهرانه‌ای بین زندگی اسراف‌آمیز خانواده امپراتوری و مصیبت توده‌های فقیر روسیه مانور می‌دهد، و این کتاب را به خواندنی کاملا مسحورکننده و همچنین منبعی عالی تبدیل می‌کند.
نویسنده این کتاب در مورد موضوعی که کتاب ها و مقاله های بسیار در مورد آن نوشته شده، تصویری جذاب برای خوانندگان فراهم می کند، که به خوبی تحولات دوره پایانی حیات سیصدساله رومانوف ها را دربر گرفته است. او با بیان آنچه بر خانواده سلطنتی روسیه در واپسین روزهای امپراتوری تزارها گذشت، فرجام غمبار و هولناک نابودی آنان را توصیف کرده است. او با بررسی روند پیداشدن اجساد و بقایای جنازههای خانواده تزار نیکلای دوم، سعی کرده این دوره از تاریخ روسیه را برای خوانندگان رمزگشایی کند. محمد کاظم شجاعی از دانش آموختگان با استعداد و پرتلاش رشته مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران نیز، تکلیف برگرداندن این متن را به خوبی ادا کرده است. خواندن این کتاب پنجره دیگری را برای علاقمندان مطالعات روسیه می گشاید.
درباره کندیس فلمینگ
درباره کندیس فلمینگ
کندیس گروت فلمینگ (Candace Groth Fleming) (زاده 24 مه 1962) نویسنده آمریکایی از کتاب های کودکان، داستانی و غیر داستانی است.
کندیس گروت در شهر میشیگان، ایندیانا متولد شد. او با اسکات فلمینگ ازدواج کرد. از سال 1997 تا 2005 معلم در کالج ویلیام رائین هارپر در نزدیکی شیکاگو بود. از آن زمان، او تمام وقت به عنوان نویسنده، مربی و گوینده کار کرده است.
اولین کتاب تصویری وی استاد فرگوس فارنهایت و ماشین آب و هوای شگفت انگیز او توسط Simon & Schuster در سال 1994 توسط انتشارات "Candace Groth-Fleming" و به تصویر کشیده شده توسط Don Weller (LCCN 93-4432) منتشر شد. انتشارات بعدی همه با نام Candace Fleming چاپ شده اند.
ویژگی های کتاب رومانوف ها
  • برنده جایزه بادبادک طلایی سال 2015
  • نامزد مدال سیبرت سال 2015
  • برنده جایزه ی لس آنجلس تایمز سال 2014
نکوداشت های کتاب رومانوف ها

برای خوانندگانی که تاریخ را کسل کننده می دانند، کتاب فوق العاده فلمینگ دلیل مثبتی است بر این که، برعکس، بی نهایت جذاب است، مانند هر رمان دیگری، جذاب است و تجربه ای کاملا به یاد ماندنی از خواندن ایجاد می کند.

Booklist

تاریخچه روایی هیجان انگیز از یک خانواده و امپراتوری محکوم به فنا و بی خبر.

Jim Murphy
قسمت هایی از کتاب رومانوف ها

در ۲۱ مارس، یک روز پیش از بازگشت نیکلای به تزارسکو سلو، الکساندرا، پیر گیلیارد را به اتاق پذیرایی خود فراخواند. بچه ها باید از استعفای نیکلای خبردار می شدند. الکساندرا پرسید آیا آقای معلم این خبر را به الکسی خواهد داد؟ گیلیارد این وظیفه را پذیرفت. ملکه گفت: «به دختران خودم خواهم گفت.» او با آرامش و صورتی رنگ پریده از پله ها بالا رفت و وارد اتاقی شد که بچه ها در بستر بیماری خوابیده بودند. کسی نمی داند او به آن ها چه گفت ولی هر چه بود، همه را به گریه انداخت. آن طرف سالن، پیر گیلیارد کنار الکسی نشسته بود. او ابتدا به پسر دوازده ساله گفت پدرش دیگر هیچ گاه به استاوکا باز نخواهد گشت. الکسی پرسید: «چرا؟» گیلیارد پاسخ داد: چون پدرت دیگر نمی خواهد فرمانده کل باشد. سپس افزود: «می دانی؟ پدرت دیگر نمی خواهد تزار باشد.» الکسی فریاد زد: «چی؟ چرا؟» آموزگار پاسخ داد: «او خیلی خسته است و اخیرا مشکلات زیادی داشته است.»

نظر کاربران در مورد "کتاب رومانوف ها"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

فوق العاده بود

1403/09/25 | توسطازاده ریکانی
0
|

واقعا سرنوشت نیکلای و لویی شانزدهم تقریبا شبیه هم بود و هر دو هم انسانهای نیک نهاد بودن اما در دوران شوم و ادبار ، سکان هدایت امپراطوری را عهده دار بودن . بر سرنوشت زن و بچه‌های این دو نفر باید خون گریست . همیشه پسران ، باید جور جفای پدران را بر دوش گیرند . لویی ششم ، سزای لوی چهارده و نیکلای ، جورکش الکساندر .

1403/02/26 | توسطمهران - کاربر سایت
1
|

این کتاب برنده جایزه *بادبادک طلایی* در سال ۲۰۱۵ شده است.

1402/11/15 | توسطکاربر سایت
3
|

یکی اومده و کامنت گذاشته و از قتل عام یه خانواده بی دفاع حمایت کرده، با این به اصطلاح انسان اصلا کاری نداریم ولی نکته ترسناک ماجرا اینجاست که ۳۰ نفر هم لایکش کردن.. واقعا داریم به کجا میریم!

1402/10/27 | توسطابوالفضل داود آبادی
5
|

کمونیست‌ها خوب دخلشون رو آوردن

1401/07/14 | توسطکامران سیاحی
31
|
پاسخ ها

رفیق کامران ! کمونیست‌ها بوئی از انسانیت نبرده بودند که همسر و فرزندان نیکلای دوم را به همراه او به گلوله بستند و تیرباران کردند. بد نبود اگر کمی حس نوع دوستی داشتی .اگر نیکلا و همسرش مقصر بودند باید محاکمه و مجازات میشدند .فرزندانشان بیگناه بودندو نباید کشته میشدند

1401/10/14|توسطربیعی - کاربر سایت
60

جناب ربیعی ، من با اظهار نظر سیاحی که از شوروی آرمانشهر ساخته و در توهمات و فانتزی‌های ذهنی سیر میکنه کاری ندارم ، اما متاسفانه در طول تاریخ تمام انقلاب‌ها با رادیکالیسم و خون و خونریزی و خشونت و پاکسازی‌های خونین همراه بودند و چنین هم خواهند بود زیرا توده‌ی محرک موتور انقلاب افرادی سرخورده و خشمگین و تحقیر شده اند.

1401/10/17|توسطمحمد جواد خوشنامی
12

جناب خوشنامی . در اکثر انقلاب‌ها افرادی کشته میشوند که نباید و در این بحثی نیست اما کشتن افراد خانواده حاکم بخصوص کودکان بحث دیگری ست که متأسفانه باعث شادی هواداران بی تهی مغز میشه و این جای تأسف داره که در انقلاب بلشویکی صورت گرفت و لکه ننگی شد برای آن

1401/10/22|توسطربیعی - کاربر سایت
25

روس‌ها مستعد دیکتاتوری بودند و هستند و خشونتی که در اعدام خانواده‌ی تزار اعمال کردند ، چند سال بعد با قحطی و گولاگ‌ها و اعدام‌های گسترده ادامه دادند. دوران وحشت بزرگ ، که مورخین قربانیانش را تا 25 میلیون نفر تخمین زده اند و استدلال استالین چنین بود: ( ۱ مرگ یک تراژدی و ۱ میلیون مرگ فقط یک آمار است) که حاصل چنین طرز فکری مربوط به دوران تبعید استالین به سیبری و زندگی با اسکیموها و بومیان شمالگان بود ، همچنین بدبینی و توهم توطئه ای که میان انقلابیون رواج پیدا کرد و در دوران حکومت استالین به اوج خودش رسید حاصل عملکرد اوخرانا پلیس مخفی تزار قبل از پیروزی انقلاب بود. بله مرگ کودکان بی گناه دردناکه اما توقع این که بین انقلاب و بلبشوی کشور و زمزمه‌های آغاز جنگ داخلی بین بلشویک‌ها و منشویک‌ها ، انقلابیون به فکر انسانی رفتار کردن و قضاوت تاریخ باشند کمی دور از واقعیت جامعه‌ی روسیه در آن دورانه . روس‌ها امروزه از استالین مانند یک قهرمان یاد می‌کنند و شوروی دوران استالین را قدرتمند‌ترین روسیه‌ی تاریخ می‌دانند. روز تولد و سالمرگش تجمع می‌کنند و برایش کف و سوت می‌زنند، گویی این جلاد بزرگ تاریخ را بخشیده اند و انگار نه انگار این مرد گرجی سیاه‌ترین برگ دفتر تاریخ روسیه را رقم زده است. هنوز دنبال سایه ای از استالین می‌گردند و ولادیمیر پوتین با جنگ اوکراین برایشان محبوب‌تر شده .

1401/10/22|توسطمحمد جواد خوشنامی
10

کامران سیاهی کشتن انسانها = داشتن خوی حیوانی

1401/12/27|توسطکاربر سایت
16

شاید بشه کشتن حاکم و همسرش رو بدون محاکمه تحمل کرد ولی کشتن بچه‌های اونها رو خیر. انقلاب که نباید شرف رو از بین ببره!

1402/11/07|توسطکاربر
6

کتاب خوبی که حقیقت تلخ استبداد را نشان میدهد

1400/01/07 | توسطزهره دیباوند
64
|