نوشته که دیگر ناامید شده بود با چشم های گریان به قد و بالای نقطه ها نگاهی کرد و گفت:«نه … دیگر کار من تمام شده و از شما هم کاری بر نمی آید.» نوشته هیچ وقت نقطه ها را جدّی نگرفته بود. باور نمی کرد آن ها بتوانند برایش کاری انجام بدهند.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟