برای سی وپنج دختر، انتخاب فرصتی برای یک جهش مادام العمر است. مجالی برای رهایی از زندگی ای که سرنوشت از بدو تولد برایشان رقم زده. جهشی به دنیای لباس های درخشان و جواهرات گرانبها. اقامت در قصری باشکوه و رقابت بر سر قلب شاهزاده مکسون جذاب. اما برای امریکا سینگر ، انتخاب شدن کابوسی وحشتناک است که او را وادار می کند از عشق پنهانش به اسپن، پسری یک طبقه پایین تر از خود دست بکشد. و بدتر از آن، منتخب بودن برای امریکا به معنای ترک خانه و ورود به رقابتی بی رحم وخشن برای تاج وتختی ا ست که او نمی خواهد. علاوه بر همه ی این مصیبت ها، زندگی در قصر نیز آن قدرها آرام ودلنشین به نظر نمی رسد؛ چرا که شورشیان با حملات خشونت بار و بی امان خود سلطنت را تهدید به سرنگونی می کنند. سپس امریکا با شاهزاده مکسون آشنا می شود . به تدریج نقشه هایی که برای خود و زندگی اش داشت به چالش کشیده می شوند و متوجه می شود زندگی ای که رویایش را در سر می پروراند، با آینده ای که حتی در تصورش نمی گنجد، قابل قیاس نیست.
در کتاب دوم انتخاب با سی وپنج دختر آغاز شد. اکنون با گروهی متشکل از شش برگزیده ی نهایی، رقابت برای به دست آوردن قلب شاهزاده مکسون شدیدتر و خشن تر از هر زمان دیگری است و امریکا هنوز در گیرودار این است که بفهمد قلبش متعلق به کیست. آیا دل در گروی مکسون دارد که می تواند زندگی اش را مانند داستان های پریان رقم بزند؟ یا هنوز عشق اولش، اسپن را دوست دارد؟ او زمان بیشتری می طلبد. اما باقی دختران برگزیده دقیقا می دانند که چه می خواهند و فرصت امریکا برای انتخاب رو به اتمام است.
در کتاب سوم زمان آن رسیده است که برگزیده ی انتخاب، شهبانو شود. هنگامی که امریکا برای شرکت در رقابت ها انتخاب شد، ختی در رویاهایش هرگز خود را نزدیک به تاج و تخت یا قلب مکسون نمی دید. اما با نزدیک شدن به پایان رقابت و درحالی که تهدیدهای شورشیان علیه قصر شرورانه تر و ویرانگرتر از هر زمان دیگری شده بود، امریکا تازه متوجه می شود که چقدر به شکست نزدیک است و تا چه اندازه می بایست برای آینده ای که آرزویش را دارد، مبارزه کند.
و در کتاب چهارم شاهزاده ایدلین در میان داستان های بسیاری از عشق و ازدواج والدینش بزرگ شده. بیست سال قبل، امریکا سینگر وارد مسابقات انتخاب شد و قلب شاهزاده مکسون را به دست آورد. پس از آن هردو سال ها به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند. ایدلین همیشه این داستان پریان را رمانتیک و جذاب یافته؛ اما خود تمایلی به تکرار آن نداشته است. اگر تصمیم گیری را به عهده ی خودش می گذاشتند، تا جایی که می توانست آن را عقب می انداخت.اما زندگی یک شاهدخت هیچ گاه تماما به خود او تعلق ندارد و ایدلین هرچقدر مصرانه اعتراض می کند ، راه گریزی از مراسم انتخابی که برایش در نظر گرفته اند نمی یابد.ایدلین هرگز انتظار ندارد داستان زندگی اش به پایانی عاشقانه ختم شود؛ اما با شروع رقابت های انتخاب، ممکن است یکی از خواستگارها قلب او را تسخیر کرده، تمام احتمالات پیش رویش را به او نشان دهد... و به او ثابت کند خوشبختی تا پایان عمر آن قدرها که او همیشه فکر می کرده ناممکن نیست.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
سلام چرا جلد اول رو موجود ندارید ؟
افتضاحه و واقعا از خریدن مجموعه اش پشیمونم.قبل اقدام به خریدش یه سر به گودریدز بزنین ببینین سلیقه تون هست یا نه.جلد یک قابل تحمله ولی جلد دو خیلی بده و کلا شخصیت امریکا عوض میشه.
آذربادش دیگه کلا چاپ نمیشه؟
نه متاسفانه
نشر باژ تو چاپ جدید طرح جلدو تغییر داده؟چه شکلی شده جلدش؟
من دو نشرشو خوندم باژ سانسورش کمتره و جدا ازین ترجمه بهتری داشت من بیشتر دوس داشتم
کدوم نشر بهتره و کدوم نشر سانسورش کمتر بود کتاب با وجود سانسور اصلا قشنگ نیست چون احساسات درک نمیشن :)))((
هردو نشر بدن سانسورن
سلام مجموعهی انتخاب یکی از رمانهای جذاب بود خیلی زیبا بود 😍😍😍
معذرت میخوام این جلد کتاب رو که برای انتشارات آذرباد گذاشتید متعلق به سری چاپ چندم هستش؟
آذر باد دیگه کتابو تجدید چاپ نمیکنه برای همیشه ناموجوده
میشه گفت تقریبا اصلا سانسور نداشت. ترجمه نشر باژ، با اینکه روون و خوب بود، بعضی از اصطلاحات خاص انگلیسی رو خوب ترجمه نکرده بود.
با اینکه پشت کتاب نوشته +۱۸ ولی واقعا چیزی نداشت که ذهن رو درگیر کنه! بنظرم بیشتر برا دخترهای ۱۳-۱۴ ساله مناسبه.
سلام.ترجمه باژ بهتره یا آذرباد؟
نشر آذرباد
باژ باژ
خیلی خیلی کتاب زیبایی هستش❤️ترجمه خانم پورعسگر خیلی زیبا ترش کرده❤️
کدوم ترجمه بهتره؟
نشر باژ ترجمه خانم ربابه پورعسگر
آذربادروان تربود و سانسورش کمتر
سلام کسی میدونه کدوم ترجمه بهتره؟
مجموعهی انتخاب نمایانگر توطئههای درباری، خیانت و جنگ بین طبقات اجتماعی یه جامعهی آخر الزمانیه. تو این کتاب عشق هست، بی اعتمادی هست و پره از شخصیت هایی که ویژگی هایی منحصر به فرد دارن. من به شخصه بر خلاف اکثر خوانندههای این مجموعه شخصیت اسپن رو بیشتر از مکسون دوست دارم. فضای داستان خیلی خوب بهش پرداخته شده و حال و هوای منحصر به فرد خودش رو داره که میتونید ساعتها بین صفحاتش پرسه بزنید و از داستان زیبا و دلنشینش نهایت لذت رو ببرید.