««روکسان» کنار انگشت خاکی ایستاد و دستش را محکم روی دهان خود گذاشت؛ انگار باید هر طور بود جلوی درد و رنجش را می گرفت. اسم خودش هنوز روی دیوار دالان می سوخت؛ انگار از روز اول هم آنجا بوده است؛ ولی او هیچ توجهی به حروف آتشین نکرد. «روکسان» بدون هیچ کلامی زانو زد و با دقت و احتیاط سر انگشت خاکی را روی پایش گرفت. او به حدی روی انگشت خاکی خم شد که آخرسر موهای سیاهش صورت او را مانند توری پوشاند».
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
عالییترین کتابی بود که تو عمرم خوندم
بوشهر برازجان آبپخش
کتاب خوبیه حجمش هم به نظرم خوبه
سلام این کتاب در ژانر خودش فوق العاده بود با این که طولانی بود ولی به کسانی که به این ژانر علاقه مند هستند پیشنهاد میکنم حتما بخونیدیش
بله خیلی عالیه و فوق العاده قشنگ و غیر قابل پیش بینی