کتاب اژدهاسوار

Dragon Rider
کد کتاب : 19956
مترجم :
شابک : 978-9643699475
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 636
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 1997
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

اژدهاسوار
Dragon Rider
کد کتاب : 33906
مترجم :
شابک : 978-9643626761
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 565
سال انتشار شمسی : 1389
سال انتشار میلادی : 1997
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب اژدهاسوار اثر کورنلیا فونکه

کتاب «اژدهاسوار» رمانی نوشته ی «کورنلیا فونکه» است که نخستین بار در سال 1997 به انتشار رسید. اژدهایی جوان و شجاع به نام «فایر-دریک» به همراه پسری تنها به نام «بن»، به سفری جادویی و مهیج می رود تا مکانی اسطوره ای را بیابد که در آن، اژدهایان نقره ای می توانند تا ابد در صلح زندگی کنند. آن ها با پرواز بر فراز سرزمین های ناآشنا و دریاهای وسیع، با موجوداتی عجیب و شگفت انگیز مواجه می شوند، شجاعتی غافلگیرکننده را از خود نشان می دهند، و در مسیر یک شخصیت شرور و بی رحم قرار می گیرند که تصمیم گرفته به ماجراجویی های آن ها پایان بدهد. کتاب «اژدهاسوار»، یک ماجراجویی جذاب و مسحورکننده درباره ی معنای واقعی خانه است.

کتاب اژدهاسوار


ویژگی های کتاب اژدهاسوار

برنده جایزه گرند کانیون سال 2007

برنده جوایز برگزیده انجمن کتابخانه شمال غربی اقیانوس آرام سال 2007

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

کورنلیا فونکه
کورنلیا ماریا فونکه (به آلمانی: Cornelia Funke) نویسندهٔ آلمانی است. وی در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۵۸ میلادی در شهر دورستن (Dorsten) آلمان زاده شد. از معروف‌ترین آثار وی سه‌گانه سیاه قلب او است که در سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ (۱۳۹۱ در ایران) منتشر شد. بسیاری از کتاب‌های او در حال حاضر به فارسی و انگلیسی ترجمه شده‌اند. ژانر اصلی نوشته‌های او فانتزی و ماجراجویانه است. خانم فونکه در حال حاضر در بورلی هیلز، کالیفرنیا (Beverly Hills, California) زندگی می‌کند.بیش از ۲۰ میلیون نسخه از ک...
نکوداشت های کتاب اژدهاسوار
A modern classic.
یک اثر کلاسیک مدرن.
Barnes & Noble

A warm-hearted dream of a book.
کتابی که مثل یک رویای پراحساس است.
Guardian Guardian

Full of exciting adventures.
آکنده از ماجراجویی های مهیج.
Horn Book Horn Book

قسمت هایی از کتاب اژدهاسوار (لذت متن)
چه کار وحشتناکی از طرف انسان ها است که سایر موجودات زنده را بگیری و آن ها را اسیر کنی!

کوتوله با آسودگی گفت: «دقیقا! چشمان قرمزشان. همین است. همه می دانند که موجودات سحر شده، چشمان قرمز دارند.»

هیچکس «فایر-دریک» را ندید که از مسیر آبراه می گریخت.