از آن دسته از داستان ها که کودکان را عاشق مطالعه می کند.
فوق العاده خنده دار و گهگاه طوفانی.
یکی از بهترین کتاب های کودک سال.
سال ها پیش در سرزمینی دور و باستانی به اسم پادشاهی حیاط پشتی، جنگویی زندگی می کرد به نام سنگ. سنگ قوی ترین موجود تمام سرزمین بود، اما چون هیچکس نمی توانست با او نبرد جانانه ای بکند، غصه می خورد.
درست در همین زمان توی قلمرو آشپزخانه، در روستای کوچکی به نام کشوی خرده ریزها، سومین جنگجوی بزرگ زندگی می کرد.
همه صدایش می کردند قیچی. او تیزترین تیغه ی تمام سرزمین بود. تازه، هیچکس هم نمی توانست شکستش بدهد. آن روز، اولین حریفش یک مرد دایره ای عجیب و چسبناک بود.