پیشینه تاریخی نظریه تکثر منابع قدرت در جامعه شناسی سیاسی به مطالعاتی در خصوص توزیع قدرت سیاسی در دموکراسی های غربی بازمی گردد که در دهه ۱۹۵۰ در آمریکا انتشار یافت. مفهوم قدرت در الگوی پلورالیسم مشابه مفهومی است که ماکس وبر عرضه کرده است. قدرت بر طبق تعریف وبر «احتمال اعمال اراده فرد یا گروهی از افراد در طی یک عمل جمعی علی رغم مقاومت دیگران است.» به همین سیاق. رابرت دال مهم ترین جامعه شناس سیاسی در مکتب پلورالیسم در تعریف قدرت سیاسی گفته است: «منظور از قدرت رابطه ای آگاهانه و اندیشیده شده است که در آن یک طرف می تواند عملی را به شیوه ای انجام دهد که واکنش های طرف دیگر را کنترل کند.» به عبارت دیگر، منظور رابطه ای است که در آن یکی دیگری را به انجام عملی وامی دارد که مایل به انجام دادن آن نباشد. رابرت دال در بررسی های تجربی خود از نحوه توزیع قدرت سیاسی در جوامع سرمایه داری معاصر به ویژه آمریکا در پی اثبات الگوی جامعه شناسی سیاسی پلورالیستی در مقابل الگوهای دیگر بوده است. مثلا او دریکی از آثار اولیه اش یعنی چه کسانی حکومت می کنند (۱۹۶۱) در پی نشان دادن حوزه های قدرت گروه های اجتماعی مختلف در شهر نیوهیون در آمریکا برمی آید. به عبارت دیگر، وی توانایی بازیگران قدرت را در اتخاذ سیاست های خاصی در حوزه های گوناگون بررسی می کند. پرسش اصلی این است که آیا همه تصمیمات به وسیله یک گروه گرفته می شود یا نه. بررسی تصمیم گیری های عمده در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نشان می دهد که سه گروه قدرت عمده قابل تشخیص است و این سه گروه با یکدیگر تداخل و همپوشی ندارند. البته بر طبق تحلیل دال در شهرهای کوچکی که دارای یک صنعت عمده هستند. یک الیت قدرت واحد نیز وجود دارد. پیدایش الیت های متعدد بستگی به میزان توسعه اقتصادی و صنعتی و تنوع ساختاری جامعه دارد. تکثر منابع قدرت حاصل فرایند صنعتی شدن جوامع است. نتیجه ای که دال از این بحث می گیرد این است که در رابطه با روند تصمیم گیری های سیاسی در شهر نامبرده ائتلافت چندگانه ای از گروه های قدرت در حول شهردار مشاهده می شود. سه گروه قدرت موردنظر بر سر مسائل عمومی عمده است که دارای منافع و علایق مختلف و یا متعارضی هستند.
کتابی بسیار با ارزش و پر محتوا و البته کمی دشوار
لطفاً موجودش کنید.