«برایتان شبی آزاردهنده آرزو میکنم.» میشاییل هانکه این جمله را پیش از نخستین اکران «پنهان» در جشنوارهی بینالمللی فیلم لندن خطاب به تماشاگران میگوید. اما «آزاردهنده» بیگمان برای بینندگان هر فیلمی از او در سراسر جهان آشناترین کلیدواژه است. آنچه این کارگردان در برابر دوربین به نمایش در میآورد، غالبا بسیار ساده، عادی، و بهدوراز تجمل و خودنمایی است؛ عادی بودنی معقول، اما نامعمول و حتی غیرطبیعی که بهتدریج سبب آزار تماشاگر و شکلگیری احساسات منفی در او میشود. به همین دلیل، او در نظر دوستداران و هنرجویان سینما میان عناوین یکی از «بهترین» و یکی از «تحملناپذیرترین» فیلمسازان معاصر در نوسان است. استفادهی ویژه و منحصربهفرد هانکه از فرم و تکنیکهای سینمایی برای آزار تماشاگران، فیلمهای او را تبدیل به آثاری پیچیده، دشوار و چندلایه میکند و به همین سبب، برای فهم و درک بهتر سینمای او نیاز است تا به نظر منتقدین و صاحبنظران حوزهی فیلم رجوع شود. کتاب «سینمای آزار» به قلم سعید عقیقی، منتقد و فیلمنامهنویس ایرانی، دقیقا در همین راستا نوشته شده است. کتاب حاضر، به بررسی گسترده سینمای هانکه میپردازد و توضیح میدهد که در مشرب فکری او، به چه شکل نشانههایی از ایدئالیسم آلمانی در فلسفه (فیشته)، اگزیستانسیالیسم سارتری ریشهدار در فلسفه و اندیشههای هگل، مارکسیسم غیر ارتدوکسی و انتقادی (بنیامین - آدورنو)، شاعران و نویسندگان رمانتیک ادبی (گوته - شیلر)، مکتب رفتارگرایی در روانشناسی و عناصر پایهی سینمای مدرن قابلتشخیص است و این مباحث، چه تأثیری سینمای او گذاشتهاند. بر اساس ادعای این اثر، فیلمهای هانکه در کار طرح و ساخت پرسشاند. زمانی نهچندان دور، محتوای بیشترین اعتراض منتقدان به فیلمهای او در این دو سوال خلاصه میشد: «چرا فیلمساز به تمام پرسشهای مطرح شده در درون اثر پاسخ نمیدهد؟» و «چرا فیلمساز از طریق امتناع از پاسخ به این سوالها ما را آزار میدهد؟» پاسخ او در اکثر مواقع این جمله است: «وظیفهی هنر پاسخدادن به پرسشها نیست و پرسشکردن به معنای پاسخدادن نیست...». در ویراست تازهی کتاب، علاوه بر بازنگری و افزودن بخشهایی تازه به فصل فیلمها، مقالهای دربارهی آخرین فیلمش، پایان خوش آمده، فصل مجزایی هم به اقتباس تلویزیونی هانکه از رمان عصیان نوشتهی یوزف روت اختصاصیافته است.
کتاب سینمای آزار