زمانی که با یک اثر برجسته از سینمای ملی مواجه میشویم، اگر با زمینههای فرهنگی و تاریخی که این اثر در آن خلق شده است آشنا نباشیم، احتمالا لذت کافی از تماشای آن نخواهیم برد یا حداقل با حس حیرت و غافلگیری به تماشای آن خواهیم نشست. این مسئله نه تنها به آثار سینمایی ارتباط دارد، بلکه به تمامی آثار هنری و ادبی قابل اعمال است. اما به دلیل اینکه سینما در مقایسه با دیگر رشتههای هنری بخصوص شعر، موسیقی و نقاشی، به عنوان یک وسیله ارتباطی اجتماعی تأثیرگذارتر است، ما باید با توجه به تعداد بیشتر جمعیتی که با آثار سینمایی در تعامل هستند، به وضوحتر به این موضوع توجه کنیم.
سینماگر معروف سرگئی پاراجانف میتواند بهعنوان یک نمونه مطرح شود تا این امر را توضیح دهیم. او یک فیلمساز روسی-ارمنی بود که طی دوره حاکمیت حزب کمونیست بر شوروی، آثار مهمی را تولید و اکران کرد. آنهایی که با تاریخ معاصر جهان آشنایی دارند، خوب میدانند که در طول قرن بیستم، شوروی تحت تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیاری قرار داشت. در این دوره، حکومت کمونیستی به کنترل کامل آثار ادبی و هنری که در این منطقه خلق میشد، پرداخت و اغلب از طریق سانسور سخت این آثار را کنترل میکرد. از اینرو، درک صحیحی از آثار هنری مانند آثار سرگئی پاراجانف بدون توجه به زمینههای سیاسی و تاریخی که در آنها خلق شدهاند، دشوار است. این توجه به وضعیت اجتماعی و سیاسی میتواند به ما کمک کند تا آثار پاراجانف را به صورت صحیحتری فهمیم و بررسی کنیم.
نویسنده و منتقد سینمایی معروف، روبرت صافاریان، در کتابی با عنوان "این فیلمساز شاعر، نقاش، عروسکساز، مستندساز، افسانهپرداز، شعبدهباز" به مسائل تاریخی مهمی پرداخته که برای درک بهتر و دقیقتر آثار سرگئی پاراجانف ضروری هستند. همچنین، او در این کتاب به تحلیل زیباییشناسی سینمای این هنرمند پرداخته و این مسائل را به زبانی واضح و آسان بیان کرده است.
بنابراین، با توجه به موارد فوق، کتاب "این فیلمساز شاعر، نقاش، عروسکساز، مستندساز، افسانهپرداز، شعبدهباز" به عنوان یک منبع مناسب برای دو دسته مخاطب، یکی که به دنبال آشنایی اولیه با آثار پاراجانف هستند و دیگری که خواهان بررسی عمیقتر سینمای او میباشند، توصیه میشود.
کتاب این فیلم ساز شاعر