در زندگی زخم هایی هست که آدم نمی تواند جایش را به کسی نشان دهد! به همین دلیل رویش چسب زخم می زند. اساسا شاید درست تر این باشد که بگوییم در زندگی چسب زخم هایی هست که آدم روی زخم های ناجورش می زند! چسب زخم بر همین اساس شکل گرفت! یعنی اصولا در طنز نوشتن، آدم به دوره هایی می رسد که فی الواقع نرسد بهتر است! مال وقتی است که یک فقره طنزنویس به زور هم که شده، باید ادای فلاسفه یونان را در بیاورد و هی سعی کند به مخاطب بگوید از هر جمله بی ربطی منظوری داشته و از این دست اباطیل!
کتاب چسب زخم (1 و 2)