1. خانه
  2. /
  3. کتاب ارسن ولز

کتاب ارسن ولز

نویسنده: آندره بازن
5 از 1 رأی

کتاب ارسن ولز

Orson Welles: A Critical View
انتشارات: مهر نوروز
٪15
150000
127500
معرفی کتاب ارسن ولز
در ماه ژوئیه سال ۱۹۴۶، زمانی که نمایش‌نامۀ همشهری‌کین در پاریس به روی صحنه آمد، آندره بازن نقاد جوانی بود. او در سن ۲۲ سالگی و پس از دو سال فعالیت حرفه‌ای در زمینه نقد نوشتن، این نمایشنامه را مورد بررسی قرار داد. همشهری‌کین، که در کنار آثاری چون "روز می‌دمد مارسل"، "قاعده بازی ژان رنوار" و "مسیو وردو چارلی چاپلین" به نمایش درآمد، بدون شک او را بیشتر از بقیه ذوق‌زده کرد.

مقالات بازن در مورد چارلی چاپلین و ارسن ولز او را به جایگاه رهبری در بین منتقدان جوانی انتصاب کردند. این منتقدان بعد از جنگ برای نشریاتی مانند "اکران فرانسز" و "لاروو دوسینما" نقد می‌نوشتند. نشریه "لاروو دوسینما" پس از ۲۰ شماره تعطیل شد، اما مدتی بعد به نام "کایه دوسینما" دوباره برگشت.

تحسین بازن از "بچه اعجوبه‌ای اهل کنوشا"، عنوانی که نشریات آن زمان به ولز داده بودند، هرگز تغییر نیافت. او اولین کتاب خود را در سال ۱۹۵۰ به ولز اختصاص داده بود. او در این مدت داشت کار فیلمبرداری فیلم "مکبث" را به پایان می‌رساند و در حال تدارک برای تولید فیلم "اتللو" بود. این کتاب کوچک، با پیشگفتاری فوق‌العاده از ژان کوکتو، به سرعت جاذب مخاطبین شد و به تدریج به کتاب‌خانه‌ها افزوده شد. بازن در سال ۱۹۵۸، چندی قبل از درگذشته، تحت تأثیر دیدن فیلم "ضربه شیطان" در حال ترجمه و بازنویسی اثر‌اش بود که توسط جاناتان روزنبام به صورت کتابی منتشر شد.

در روزهای کریسمس سال ۱۹۷۳، یکی از هدایا که مردم هالیوود به دیگران تقدیم می‌کردند، نسخه‌ای با قاب از یکی از حکایت‌های چارلی و اسنوپی شولتز بود که در روزنامه "لس انجلس تایمز" منتشر می‌شد. این رشته تصاویر به وضوح یک صحنه سینمایی و خنده‌دار را به تصویر می‌کشد که همشهری کین در دنیای فرهنگی دو

نسل بیشترین تأثیر را داشته بود. همان‌طور که سینمای صامت با تولد نژاد ملی گریفیث، همسران احمق اشتروهایم و سه حلقه‌ای‌های چاپلین ایجاد و برانگیخته شد، هر آن چه از سال ۱۹۴۰ به بعد در عالم سینما به نمایش درآمد، از تأثیر همشهری کین، ارسن ولز و قاعده بازی رنوار لذت برد.
درباره آندره بازن
درباره آندره بازن
آندره بازن (André Bazin) (زاده ۱۸ آوریل ۱۹۱۸–درگذشته ۱۱ نوامبر ۱۹۵۸) نظریه‌پرداز و منتقد فرانسوی فیلم بود که با رشته‌ای از مقالات به ایجاد و تأسیس نظریه‌ای موسوم به نظریه میزانسن همت گماشت. او در آنژه به دنیا آمد. بازن به همراه ژاک دونیول والکروز در سال ۱۹۵۱ نشریهٔ کایه‌دوسینما (Cahiers du cinéma) یا دفترهای سینمایی را تأسیس کردند. در این نشریه بسیاری از منتقدین و فیلمسازان آیندهٔ موج نوی فرانسه مقالاتی نگاشتند. او خود در این نشریه مقالاتی نگاشت که عموماً پس از مرگش به صورت کتاب‌هایی منتشر شدند. آندره بازان را یک نظریه‌پرداز واقع‌گرا در سینما می‌خوانند. او اعتقاد شدیدی به استفاده از نماهای باز و برداشت‌های بلند داشت. به عبارتی به جای بهره بردن از مونتاژ و تقطیع نماها به میزانسن و استفاده از عمق نما باور داشت. او همچنین اعتقاد داشت که سینماگر باید دیدگاه‌های شخصی و سبک منحصر به خود را دنبال کند از این رو بر روی فرانسوا تروفو و نظریهٔ مؤلف تأثیر فراوانی گذاشت.
بازن از سرطان خون رنج می‌برد که برای اولین بار علت بیماری او در سال ۱۹۵۴ تشخیص داده شد و در نهایت در ۱۱ نوامبر ۱۹۵۸ در سن چهل سالگی در نوژان سور مرن در نزدیکی پاریس چشم از جهان فروبست.

قسمت هایی از کتاب ارسن ولز

در ژوئیه سال ۱۹۴۶، که همشهری کین در پاریس به نمایش درآمد، آندره بازن منتقدی جوان بود. او ۲۲ سال داشت و دو سال بود که به طور حرفه ای نقد می نوشت. همشهری کین در کنار روز می دمد مارسل کارنه، قاعده بازی ژان رنوار و مسیو وردو چارلی چاپلین، بی شک از آن دسته فیلم هایی بود که او را بیش از بقیه به هیجان آورد. مقالات بازن دربارۀ چارلی چاپلین و ارسن ولز وی را در جایگاه رهبری منتقدان جوانی قرار داد که پس از جنگ برای نشریات اکران فرانسز و لاروو دوسینما نقد می نوشتند. این آخری بعد از ۲۰ شماره تعطیل شد و چندی بعد در قالب کایه دوسینما دوباره متولد شد. تحسین بازن از «بچه اعجوبه ای اهل کنوشا»، عنوانی که نشریات آن زمان به ولز داده بودند، هرگز دستخوش تغییر نشد، زیرا اولین کتابش را در سال ۱۹۵۰ به ولز اختصاص داده بود که کار فیلمبرداری مکبث را به اتمام رسانیده و درحال تدارک اتللو بود. این کتاب کوچک، با پیشگفتار خارق العاده ای از ژان کوکتو، بسرعت نایاب شد و به جمع کتاب های گنجینه ای پیوست؛ و بازن در سال ۱۹۵۸، کمی پیش از مرگش، تحت تأثیر شور و شوق ناشی از دیدن فیلم بارقۀ شیطانی (ضربه شیطان) نسخۀ بازنویسی شده و گسترده تری آماده کرد که با ترجمۀ جاناتان روزنبام بصورت کتابی که در دست دارید منتشر شد. در ایام کریسمس سال ۱۹۷۳، یکی از هدایایی که مردم هالیود از دادنش به دیگران خشنود بودند نسخه قاب شده یکی از حکایات چارلی و اسنوپی شولتز بود که در روزنامه لس انجلس تایمز چاپ می شد. آن چه هفت طراحی آن نشان می داد این بود: ۱ـ لینوس تلویزیون را روشن می کند. ۲ـ لوسی، خواهر بزرگترش، سر می رسد و از او می پرسد «چی نگاه می کنی؟» ۳ـ لوسی: «همشهری کین». ۴ـ لوسی: «من ده بار اونو دیده ام». ۵ـ لینوس: «این اولین باره که اونو می بینم». ۶ـ لوسی در حالی که از اتاق بیرون می رود زیر لب می گوید: «رزباد سورتمۀ اونه» ۷ـ لینوس از ناراحتی به خود می پیچد: «آآه»! این رشته تصاویر، اگر اساسا نیازی به توصیف داشته باشد، موقعیت سینمایی و فوق سینمایی را تشریح می کند که همشهری کین در زندگی فرهنگی دو نسل به خود اختصاص داده بود. همان طور که سینمای صامت با تولد یک ملت گریفیث، همسران احمق اشتروهایم، و سه حلقه ای های چاپلین احیا و برانگیخته شده بود، هر آن چه که از سال ۱۹۴۰ در سینما مطرح بود از همشهری کین ارسن ولز و قاعده بازی رنوار متأثر شده است.

نظر کاربران در مورد "کتاب ارسن ولز"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

منتقد بزرگ و جوانمرگ سینما

1401/07/19 | توسطکامران - کاربر سایت
0
|