این مجموعه داستان در برگیرنده ۱۲ داستان کوتاه از این نویسنده و شاعر با عناوین یک جفت چشم سیاه بیست ساله، از درد ترسی نیست، هراس حک شده روی آسفالت، شب تمام تنم را پوشاند، چهره ای که ارث برده ام، اتاق عربده می کشید، دوست ندارم بابا من را ببوسد، حجم سیاه، لبخندهایت مستدام موسیو، سکانس های سیاه و سفید، خوابگاه و لب های متحرک است. شاید بتوانیم برای معرفی این مجموعه از طرح جالب جلد کتاب که هارمونی و هماهنگی با مفاهیم متن دارد شروع کنیم. روایتی تلخ از زندگی انسان هایی که در موقعیت های بحرانی قسمتی از وجودشان را فراموش کرده اند. درد نهفته در سرنوشتی محتوم با کاراکترهای داستان ها بازگو می شود.
کتاب پرنسس ها فقرات شان بیرون نمی زند