خواندن این کتاب لذت بسیاری داشت - جالب ، روشن کننده ، منظم ، دقیق و مهمتر از همه به طرز دلپذیری، روان و در دسترس نوشته شده است. یک کتاب باشکوه
یک کار عالی. این اثر به وضوح خود را به عنوان بهترین معارفه پیرامون اندیشه ی لایب نیتس تثبیت می کند ، و من آن را به دانشجویانی توصیه می کنم که برای اولین بار با این فیلسوف دشوار درگیر می شوند.
علی رغم این که بسیاری از نوشته های لایب نیتس واجد خصوصیت چندپارگی است، وی فیلسوفی نظام مند است؛ ایده های او در منطق، مابعدالطبیعه، الهیات و بنیان های فیزیک برسازنده کلیتی منسجم و عظیم است. لایب نیتس از این حیث وارث خصوصیات عصر خویش است و در مقابل روح زمانه ما قرار می گیرد. امروزه، علی رغم وجود چند استثنای مهم و برجسته، فیلسوفان تحلیلی تمایل دارند که به روش جزء به جزء به مسائل فلسفه روی کنند. این دسته از فلاسفه مسائل مربوط به ماهیت شناخت و عقیده یا رابطه میان ذهن و بدن را جدا از دیگر عرصه های فلسفی بررسی می کنند. در مقابل، عظیم ترین اذهان فلسفی قرن هفدهم متمایل به اتخاذ موضعی متفاوت بودند؛ آنان در پی بنا نهادن نظام های فلسفی عظیم و شکوهمند بودند، نظام هایی که در آن ها می بایست به مسائل جزئی مورد بحث در آن عصر نیز پاسخی داده شود. لذا خود این نظام های فلسفی اعتبارشان را از تواناییشان برای حل و فصل مسائل جزئی کسب می کردند. این دسته از فلاسفه غالبا نسبت به بلندپروازی های نظام مندانه شان دلگرم بودند، زیرا عقیده داشتند که استعداد فطری عقل ما ابزاری مطمئن است که قدرت آن به موجب وابستگی بنده وار به مرجعیت ارسطو و شاگردان قرون وسطایی اش عملا پنهان مانده است. مضافا بر این که فروپاشی نظام ارسطویی موجب بروز خلئی شده بود که نخستین فیلسوفان عصر جدید غالبا مشتاق پر کردنش بودند.