این مجموعه، مقالاتی تحریک آمیز ، دارای نگارشی عالی، با استدلال هوشمندانه و کاملا اقناعی درباره فیلم های کوبریک را ارائه می دهد. این مجلد جای خالی ادبیات مربوط به کوبریک را پر می کند و احتمالا برای چند دهه یا بیشتر مورد توجه خوانندگان پژوهشگر و عمومی قرار خواهد گرفت.
هر صفحه از این کتاب، فلسفی ترین فیلمساز آمریکایی را در حالی که بینش خلاقانه وی را ارائه می کند، مورد تحسین قرار می دهد.
ابسوردیته: ( ۲۸) در معرفت شناسی، تقریبا معادل با امر « غیرعقلانی » به کار می رود، یعنی یک باور یا یک گزاره آشکارا ناسازگار یا متناقض، مثل « دایره مربع است » . فلاسفه اگزیستانس دو تفسیر فربه تر دیگر را منظور نظر دارند: تفسیری که بیشتر در ادبیات شاهدش هستیم، که به معنای « بی معنایی » ریشه ای همه چیزهایی است که هستند، چراکه هیچ برنامه نهایی و طزح غایی ای وجود ندارد که اشیا و امور را بتوان طبق آن توجیه کرد؛ تفسیر دوم، که بیشتر در متون فلسفی شاهدش هستیم، به کنش ها و انتخاب های ما انسان ها مربوط است، و بدین معنا ابسورد خوانده می شوند که، چون صرفا از « آزادی » انسان نشئت می گیرند، فاقد بنیادی خارج از خودشان هستند. اما کوبریک، مثلا، می کوشد نتایج و پیامدهای مواجهه انسان ها با جهانی بی معنا و ابسورد به تصویر کشیده شود، و یکی از پیام های کوبریکی مواجهه غیرصریح، غیرمنفردانه، و غیراصیل با تجربه وضعیت ابسورد مثلا تجربه « ترس » و « مرگ » در میدان جنگ، چه جنگ جبهه محور چه جنگ سرد « جنون » است، چه در قالب جنون یک فرد که سراپای وجودش را در بر می گیرد، چه جنون در کسوت نشست ها و یادداشت تفاهم های سیاسی؛ یا وقتی وی در بری لیندون با تکنیک های سینمایی، مثل زوم معکوس و روایت های راوی، تعارض دو نظرگاه بیرونی ( چشم انداز ناظر ) و درونی ( چشم انداز بازیگر ) به موقعیت های داستان را هنرمندانه به تصویر می کشد، و خواننده را به این که ژرف ترین اصول زندگی حتی خود وی نیز حقیقتا کیفیت من عندی و گزافی دارد ملتفت می سازد. در همین راستاست که کوبریک بری لیندون را با این جمله خاتمه می دهد: « تحت حکمفرمایی جرج سوم بود که کاراکترهای پیش گفته زیستند و جنگیدند؛ خوب یا بد، دلپذیر یا ناپسند، ثروتمند یا فقیر، اکنون جملگی آن ها برابرند » ، و این یعنی ابسوردیته مطلق زندگی، و این که همه آن شورها، هیجان ها، تقلاها، و دست و پا زدن ها، به تعبیر شکسپیر، « هیاهوی بسیار بر سر هیچ » بود.
جی جی آبرامز یکی از بزرگان سینما که درباره بزرگ دیگری نوشته است