1. خانه
  2. /
  3. کتاب من هرگز نخواهم گفت

کتاب من هرگز نخواهم گفت

3.5 از 1 رأی

کتاب من هرگز نخواهم گفت

I'll Never Tell
٪15
300000
255000
معرفی کتاب من هرگز نخواهم گفت
کتاب «من هرگز نخواهم گفت» رازهای عمیق دفن شده باعث ایجاد یک پیوستگی خانوادگی نگران کننده در رمان جالب و تعلیق بر انگیز و همچنین روانشناختی یک نویسنده پرفروش به نام کاترین مک کنزی می شود که یکی از داغترین کتابهای ارائه شده در تابستان توسط گودریدز است.

چه اتفاقی برای آماندا هولمز افتاد؟

بیست سال پیش ، او در یک قایق پارویی در اردوگاه پیدا شد. اما همچنان هیچ کس متهم به این جنایت نشده است.

اکنون ، پس از مرگ ناگهانی والدینشان ، خواهر و برادران مک آلیستر برای خواندن وصیت نامه و تصمیم گیری در مورد اینکه با املاک و مستغلات اصلی اشغال شده چه کاری انجام می دهند ، به اردوگاه برمی گردند. رایان نیاز به فروش املاک دارد. اما مارگاو هنوز تصمیم خود را نگرفته است. مری معتقد است که به اندازه کافی باید خوب تنها بماند تا بتواند این واقعه را هضم کند. کیت و لیدی - دوقلوها - نظرات مخالف دارند. و شان بوت ، دروازه بان ، فقط امیدوار است که وقتی همه کارها تمام شد ، هنوز خانه ای داشته باشد.

اما این پیچیده تر از یک وصیت نامه ساده است. در وصیت نامه شرط شده است که تا زمانی که رمز و راز آنچه برای آماندا اتفاق افتاده را کشف نکنند ، نمی توانند املاک را تسویه کنند. هرکدام از آنها می توانستند این کار را انجام دهند و هرکدام قطعه ای از پازل را در دست دارند. آیا آنها با هم همکاری می کنند تا سرانجام حقیقت را کشف کنند یا سرانجام اسرار آنها خانواده را از هم می پاشد؟
درباره کاترین مک کنزی
درباره کاترین مک کنزی
کاترین مک کنزی در مونترال کانادا متولد و بزرگ شده است. کاترین فارغ التحصیل رشته تاریخ و حقوق است. او همچنین علاقه به دویدن و اسکی دارد. او نویسنده کتاب های پرفروش زیادی از جمله "پنهان" ، "در هم شكسته" ، "دروغگوی خوب" و "هرگز نخواهم گفت" می باشد. آثار او به چندین زبان ترجمه شده است.
ویژگی های کتاب من هرگز نخواهم گفت
  • نامزد جایزه بهترین داستان معمایی گودریدز سال 2019
نکوداشت های کتاب من هرگز نخواهم گفت

پیچ و خم ها و تعداد زیادی شاه ماهی قرمز باعث می شود خواننده حدس بزند. مک کنزی بار دیگر کتابی هیجان انگیز را تحویل می دهد

Publishers Weekly

من هرگز نخواهم گفت یک داستان جذاب و پیچیده از تعلیق روانشناختی است که با مهارت و ضمانت مارک تجاری مک کنزی گفته شده است.

Authorlink

اگر همیشه به دنبال یک راز خوب قتل هستید ، به دنبال این کتاب بروید

Good Housekeeping
قسمت هایی از کتاب من هرگز نخواهم گفت

رایان هرگز در زندگی اش آن قدر دیوانه و وحشت زده نشده بود. نیمی دیوانگی و نیمی وحشت. الاکلنگ عجیبی از احساسات در وجودش شکل گرفته بود. در حالت عادی وقتی عصبانی می شد، نمی توانست بی حرکت بنشیند. ساعت ها در خانه و حیاط راه می رفت و اگر ماجرای فوق العاده بدی رخ می داد، کیلومترها در خیابان قدم می زد. کری این مسئله را درک کرده بود و ترجیح می داد به جای این که همسرش دیوار را با مشت سوراخ کند، آن قدر راه برود تا کفشش پاره شود. اما این خشم تازه، این خشم توام با ترس، او را زمین گیر کرده بود. حالا چه کاری باید انجام می داد؟ چطور می توانست مسئله را حل و فصل کند؟ پدرش چه فکری کرده بود؟ مسلما داشت او را تنبیه می کرد اما برای چه؟ برای تمام مشکلاتی که در خانواده به بار آورده بود؟ علی رغم آنچه پدرش در آن نامه وحشتناک نوشته بود، هنوز نمی توانست این قضیه را باور کند. آیا حق نداشت شانسی برای دفاع از خود داشته باشد؟ اگر پدرش درباره این سوء ظن با او صحبت کرده بود، حالا می توانست خیلی بهتر از بیست سالگی اش، زمانی که آن اتفاق رخ داد، همه چیز را توضیح دهد. اما حالا به جای او باید خواهرانش را متقاعد می کرد -یک عده آدم با منافع شخصی که دلیلی نداشتند به نفع او حکم بدهند.

مقالات مرتبط با کتاب من هرگز نخواهم گفت
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب من هرگز نخواهم گفت" ثبت می‌کند