کتاب شرح چهل حدیث

Chehel Hadis
اربعین حدیث
کد کتاب : 32152
شابک : 978-9643350116
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 923
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1940
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 62
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب شرح چهل حدیث اثر سید روح الله خمینی

"شرح چهل حدیث" کتابی است به قلم آیت الله "سید روح الله خمینی" که یکی از آثار ارزشمند به جا مانده از ایشان می باشد. کتاب چهل حدیث حاوی چهل روایت از پیشوایان دین مبین اسلام است که همگی از روایت های معتبر می باشند. یکی از سنت هایی که پیغمبر اسلام، حضرت محمد (ص)، به آن تشویق و سفارش می کردند، اربعین نویسی یا نوشتن "شرح چهل حدیث" است و ایشان علما و عرفای شیعه و اهل سنت را همواره به انجام آن ترغیب می نمودند. آیت الله "سید روح الله خمینی" قدس سره شریف نیز به پیروی از این سفارش حسنه و جهت ادای تکلیف دینی به عنوان پیشوای مسلمین ایران، کتاب پیش رو را تحت عنوان "شرح چهل حدیث" به نگارش درآورده تا مردم مومن و مسلمان بتوانند مرجع مناسبی از احادیث و شرح آن ها در اختیار داشته باشند و بر دانش دینی و معنوی خود بیافزایند.
امام خمینی (ره) نحوه ی ارائه مطالب کتاب را به این صورت قرار داده که ابتدا روایات اخلاقی در زمینه ی مدنظر آورده می شود و سپس روایات عرفانی پیرامون موضوع را شرح داده و تفسیر می کند. وی آرا و عقاید سایر عرفا و عالمین فقه را نیز در زمینه ی ذکر شده مورد نقد و بررسی قرار می دهد و با تجزیه و تحلیل ماهیت آن ها، دیدگاه و اندیشه های والای خویش را در جایگاه یک عالم بزرگ دینی مطرح می کند و از این طریق خواننده را با مفهوم و منظور حدیث ها آشنا می کند. "شرح چهل حدیث" یکی از گرانبهاترین آثار به جا مانده از حضرت آیت الله خمینی قدس سره شریف بوده و از بزرگ ترین مرجع های دینی در جهان اسلام به شمار می رود.

کتاب شرح چهل حدیث

سید روح الله خمینی
سید روح‌الله موسوی خمینی، در شناسنامه سید روح‌الله مصطفوی (۱ مهر ۱۲۸۱ – ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) که در بین طرفداران به «امام خمینی» شهرت دارد، اولین رهبر و ولی فقیه ایران و از مراجع تقلید شیعه بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری و در پی آن، جمهوری اسلامی را از راه همه‌پرسی، بنیان گذاشت، و تا پایان عمر، آن را رهبری کرد.وی در حوزه علمیه به تحصیل فقه، فلسفه اسلامی و عرفان پرداخت و در سال 1313 به اجتهاد رسید. به گزارش ساواک وی اجازه اجتهاد خود را از عبدالکریم حائری یزدی دریاف...
قسمت هایی از کتاب شرح چهل حدیث (لذت متن)
بدبخت در باطن ذات و لبّ سریره میل دارد عمل خود را به مردم ارائه دهد و خود غفلت از آن دارد. بلکه معصیت را به صورت عبادت جلوه می دهد و خودنمایی را به شکل ترویج مذهب در می آورد. با اینکه اتیان به مستحبات در خلوات مستحب است، چرا نفس مایل است در علن همیشه به جا آورد؟ گریه از خوف در مجامع عمومی از روی نشاط و بهجت می کند، ولی در خلوات هر چه خود را فشار می دهد چشمش تر نمی شود! خوف خدا چه شد در مجامع پیدا می شود؟ در شبهای قدر. آه و ناله و سوز و گداز در بین چند هزار جمعیت دارد، صد رکعت نماز و جوشن کبیر و صغیر و چند جزو قرآن مجید را می خواند، خم به ابرویش نمی آید، خستگی احساس نمی کند، ولی ده رکعت نماز در خلوت اگر بکند، کمرش خسته شده حالش وفا نمی کند. اگر انسان کارهایش محض رضای خدا یا برای جلب رحمت یا برای خوف از جهنم و شوق به بهشت است، چرا میل دارد هر کاری می کند مردم مداحی او را بکنند؟ گوشش به زبان مردم و دلش پیش آنهاست که ببیند کی از او مدح می کند، کی می گوید آقا چه آدم مقدس مواظب به اوّل وقتی مراقب مستحبّاتی است! حاجی آقا چه آدم صحیح درستی است! در معاملات کذا و کذاست! اگر خدا منظور است این حب مفرط چیست؟ اگر بهشت و جهنم تو را به عمل وادار کرده است، این حبّ چه می گوید؟ ملتفت باش که این حب از همان شجره خبیثه ریاست، و تا می توانی در صدد اصلاح برآ و خود را اگر ممکن است از امثال این محبت ها خالص کن.‏

اهل کفر و نفاق و مشرکین و ملحدین و صاحبان اخلاق زشت و ملکات پست و اهل معصیت و نافرمانی گاهی کارشان به جایی رسد که به آن کفر و زندقه خویش یا سیّئات اخلاق و موبقات اعمال خود عجب کنند و ابتهاج نمایند! خود را به واسطه آن دارای روح آزاد خارج از تقلید و غیر معتقد به موهومات شمارند و خویشتن را دارای شهامت و مردانگی دانند، و ایمان به خدا را از موهومات و تعبد به شرایع را از کوچکی فکر تصور کنند، و اخلاق حسنه و ملکات فاضله را از ضعف نفس و بیچارگی شمارند، و اعمال حسنه و مناسک و عبادات را از ضعف ادراک و نقصان مشاعر محسوب کنند. خود را به واسطه آن روح آزاد غیر معتقد به موهومات بی اعتنای به شرایع مستحق مدح و ثنا می دانند. خصال زشت ناهنجار در دل آنها ریشه کرده و مأنوس به آنها شده، چشم و گوششان از آن پر شده، در نظرشان زینت پیدا کرده آنها را کمال پندارند، چنانچه در این حدیث شریف اشاره به آن شده آنجا که فرمود: «یکی از درجات آن این است که زینت پیدا کند از برای بنده بدی عملش و آن را نیکو ببیند.»