داستانی گیرا و نشاط بخش.
یک داستان تجاری الهام بخش.
کتابی سریع و سرگرم کننده که بهترین درس های رهبری را با داستانی لذت بخش در هم می آمیزد.
رمز موفقیت در سادگی نهفته است. قواعد کسب موفقیت مشکل و پیچیده نیست. وقتی کتابی درباره ی رهبری می نویسم، بیش از پیش متقاعد می شوم که رهبری مقتدرانه در عین دشواری، امری ساده است.
امیدوارم که در صفحات بعدی اصولی ساده را به شما یادآور شوم که تاثیرات زیادی در مدیریت مردم و رهبری مقتدرانه بر جای خواهد گذاشت. گرچه این اصول همیشه موثر نیستند: آدم ها در امتحان رد می شوند و حتی نزدیک ترین افراد به شما هر از گاهی ناامیدتان می کنند. با این حال، اگر این قوانین را به کار گیرید، مدیر و رهبر بهتری خواهید شد و تاثیری عمیق بر زندگی افراد خواهید گذاشت که این امر شما و آن ها را در جاده ی موفقیت پیش می اندازد.
صدای شن ها در زیر لاستیک ماشین صدایی منحصربه فرد است. البته این صدا برای مایک کلر زیاد خوشایند نبود. شاید به این دلیل که این راه ماشین رو شنی به خانه جدید او منتهی می شد. خانه ای که دلش نمی خواست به آن نقل مکان کند. او که زاده و بزرگ شده ی شیکاگو بود اصلا دلش نمی خواست در ایالت تگزاس زندگی کند؛ اما در هر حال کارش به آنجا کشیده شد. به نظر او اونجا شبیه روستایی دورافتاده بود. همانطور که با پسرش بیلی این راه کوتاه شنی را طی می کردند تا به خانه ی سه خوابه ای برسند. مایک که آن را ندیده اجاره کرده بود، در دل گفت: «اینجا چه کار می کنم.» مایک تنها یک چیز این خانه را دوست داشت. زیر قیمت بودنش در مقایسه با قیمت مسکن در شیکاگو.