1. خانه
  2. /
  3. کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع

کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع

4.5 از 1 رأی

کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع

(در باب فاشیسم، توتالیتاریسم و کاپیتالیسم)
Power
انتشارات: قطره
٪15
55000
46750
معرفی کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع
"جنون قدرت و قدرت نامشروع" اثری است "در باب فاشیسم، توتالیتاریسم و کاپیتالیسم"، که "محمدرضا سرگلزایی" آن را به رشته ی تحریر در آورده است. نویسنده با رویکردی میان رشته ای، از اسطوره شناسی گرفته تا فلسفه و روان شناسی، تلاش کرده تا نشان دهد که چگونه قدرت های نامشروع، افسار زندگی های ما را به دست گرفته اند. به این ترتیب با این رویکرد چندوجهی و میان رشته ای، طیف گسترده ای از آرای صاحب نظران و اندیشمندان به مخاطب معرفی می شود و خواننده می تواند با توجه به زمینه ی علاقه ی خود، ردپای مطالب را در آثار دیگر دنبال کند.
از نکات مثبت کتاب "جنون قدرت و قدرت نامشروع" می توان به بیان ساده و روان نویسنده اشاره کرد، که بر خلاف بسیاری از نوشته های موجود در این زمینه، به دور از تکلف، مفاهیمی همچون فاشیسم، توتالیتاریسم و کاپیتالیسم را توضیح داده و برای درک بهتر آن ها توسط خواننده، نشانه هایی را ارائه کرده که در امور روزمره نیز قابل لمس هستند.
حجم کم این اثر، به هیچ عنوان محتوای آن را تحت تاثیر قرار نداده و اتفاقا مقالات از کیفیت بسیار بالایی برخوردار هستند. این اثر را می توان در زمره ی آثاری قرار داد که می تواند با محتوای عالی و کاربردی اش، مخاطب را به خود جلب کند و چندین ساعت با او سخن بگوید. سبک نگارش کتاب نیز در نوع خود جالب توجه است؛ "محمدرضا سرگلزایی" نقد و بررسی را در قالب روایت و حکایت بیان می کند و مقاله های مستقلی که در اینجا آمده اند، تحت لوای یک موضوع واحد یعنی "جنون قدرت و قدرت نامشروع" و با نگاه به روند شکل گیری و پابرجا بودن آن ارائه شده اند.
درباره محمدرضا سرگلزایی
درباره محمدرضا سرگلزایی
محمدرضا سرگلزایی روان‌پزشک، شاعر و نویسنده و پژوهشگر حوزه‌های فلسفه و اسطوره‌شناسی اهل ایران است. او۴ آبان ماه ۱۳۴۹ در زابل سیستان و بلوچستان متولد شد. او کودکی خود را در جنوب خراسان (بیرجند و قائن) و نوجوانی خود را در مشهد گذراند. زمان انقلاب ۱۳۵۷ او ۹ سال داشت. همزمان با پایان جنگ هشت ساله در پاییز ۱۳۶۷ وارد دانشکده پزشکی زاهدان شد و از سال ۱۳۷۴ به در حرفه پزشکی مشغول شده و طبابت خود را آغاز کرد. او ورود به قلمروی روان‌پزشکی را با خواندن آثار «کارل گوستاو یونگ» روانپزشک و فیلسوف بزرگ سوئیسی و در حوزه روان‌شناسی تحلیلی شروع کرد. وی در سال ۱۳۷۹ بورد تخصصی روانپزشکی را گذراند. ورود او به قلمروی روانپزشکی باعث شد چالش‌هایی که «دوران گذار اجتماعی سیاسی» در وی ایجاد شده بود عمیق‌تر شوند. او در خصوص تغییر نگرش خود معتقد است: عرصه روانشناسی و به خصوص گرایش روانکاوی (که مورد علاقه من واقع شد)، اساسی‌ترین مفاهیم ذهن انسان را به چالش می‌کشد. محمدرضا سرگلزایی در دوران دانشجویی، علاوه بر درس طب به مطالعات فرهنگی (تاریخ، علوم دینی و علوم سیاسی) و فعالیت‌های اجتماعی مشغول بود. وی در سال ۱۳۸۰ موفق به کسب عنوان برگزیده کتاب برتر در زمینه اعتیاد از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور جهت تألیف کتاب «ترک اعتیاد موفق» شد.همچنین وی عضو هیئت علمی انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران (هیپنوتیزم درمانگر) است.
قسمت هایی از کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع

رابین روبرتسون در کتاب « راهنمای مقدماتی روان شناسی یونگی » ، « کهن الگو » را « داستان های تکرار شونده » تعریف می کند. از دیدگاه روان شناسی آرکی تایپی ( کهن الگویی ) در داستان های متعدد و متکثر جهان می توان مایه های مشترک و تکرار شونده ( موتیف ) یافت گرچه در این ایده، مایه ای از « جبر اندیشی » وجود دارد اما تنها با دانستن جبرها و قواعد هستی است که ما به حق انتخاب و اختیار واقعی خود واقف می گردیم. اختیاری که بدون آگاهی از جبرها و محدودیت ها باشد یک اختیار تخیلی و توهمی است، هم چون تخیل پرواز در کسی که به قواعد فیزیک و مکانیک هم چون جاذبه ی زمین، اصطکاک و قوانین آئرودینامیک ناآگاه باشد. اسطوره ها ( Myths ) همان کهن الگوها یا جان مایه های داستان های زندگی هستند و ما با مرور آن ها می توانیم نگاهی عمیق تر به مسائل روزمره مان داشته باشیم. یکی از این اسطوره ها در فرهنگ پارسی، افسانه ی ضحاک است. حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه به تفصیل ماجرای پادشاهی ضحاک را شرح می دهد. قبلا در یادداشت دیگری با نام: « ارمایل و گرمایل: نه سیخ بسوزد، نه کباب » بخش دیگری از این داستان را شرح داده بودم که می توانید آن را در آرشیو سایت بیابید. در این یادداشت به جنبه ی دیگری از این افسانه ی پر عبرت می پردازم. ۱ـ واژه ی ضحاک معرب اژی دهاک است. از آن جا که دو مار بزرگ ( اژدها ) بر شانه های ضحاک روییده بودند لقب شایسته این پادشاه همان اژی دهاک بود که به معنای « صاحب مارها » است اما انتقال این واژه به زبان عربی آن را تبدیل به ضحاک کرده است که به معنای « خنده رو » است. آیا این تبدیل در درون خود نوعی تطهیر را حمل نمی کند؟ معرب شدن واژه زمینه را برای فریب اذهان فراهم کرده است و حاکمی که علی القاعده باید نام اژدها بر خود داشته باشد به خندان بودن چهره مشهور می گردد!

نظر کاربران در مورد "کتاب جنون قدرت و قدرت نامشروع"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

بهترین کتاب برای شناخت ابتدایی و تا حدی علمی از سه پدیده فاشیسم ، توتالیتاریسم و کاپیتالیسم. این کتاب بسیار روان نوشته شده و همان طور در مقدمه کتاب نوشته شده مقصود از نگارش کتاب دغدغه‌های اجتماعی بوده نه شناساندن مفاهیم به گونه آکادمیک آن ، از این نگاه همه‌ی کسان که هیج مفهومی خاصی هم از سه پدیده‌های ذکر شده ندارند به آسانی می‌تواند از کتاب برداشت داشته باشند . خوانش این کتاب را به همه پارسی زبانان دنیا توصیه میکنم.

1403/02/17 | توسطمسیح قدیر - کاربر سایت
0
|

کتاب بسیار مفیدی است. اگرچه حجم کتاب کم است، اما حجم اطلاعات ارائه‌شده در آن بسیار بالاست. نویسنده در هر بخش، تعدادی منبع (شامل کتاب یا مقاله) برای مطالعه‌ی بیش‌تر معرفی کرده است که بسیار مفید و راه‌گشا هستند. به‌طور کلی مطالعه‌ی آن را به همه پیشنهاد می‌کنم؛ به ویژه افرادی که علاقه‌مند هستند تا مفاهیم سیاسی (مانند فاشیسم یا توتالیتریسم و غیره) را از از نقطه‌نظر روان‌شناسی و جامعه‌شناسی بررسی کنند.

1402/11/22 | توسطبهاره مجرد
0
|

کتاب خوبی است ومن قرض گرفته بودم ولی الان می‌خواهم بخرم

1401/12/18 | توسطنعمت اله رسته - کاربر سایت
0
|