این اثر، شیوه ی تفکر شما درباره ی جامعه را تغییر خواهد داد.
بدیع ترین، تأثیرگذارترین و جنجال برانگیزترین متن مربوط به این حوزه در طول چهل سال گذشته.
یک پژوهش علمی خارق العاده.
پاسکال می گفت: دیوانگی بشر آن چنان ضروری است که دیوانه نبودن، خود شکل گیری دیوانگی است. و داستایوفسکی در دفتر خاطرات یک نویسنده نوشته است: برای آنکه از عقل سلیم خود مطمئن شویم، راه چاره آن نیست که همسایه مان را محبوس کنیم. تاریخ این شکل دیگر دیوانگی را باید نگاشت؛ شکل دیگری که در آن، خرد حاکم انسان، همسایه ی او را محبوس می کند و انسان ها از طریق این عمل و به واسطه ی زبان بی رحمانه ی نادیوانگی با یکدیگر رابطه برقرار می کنند و وجود یکدیگر را به رسمیت می شناسند.
باید تلاش کنیم در اعماق تاریخ به درجه ی صفر دیوانگی در سیر جنون دست یابیم، یعنی زمانی که برداشت انسان از جنون یکدست و نامتمایز بود، زمانی که مرزبندی خود هنوز مرزبندی نشده بود. باید این «شکل دیگر» را از همان ابتدای راهش توصیف کرد و دریافت که چگونه در یک سوی حرکت خود، خرد را به جا گذاشت و در سوی دیگر دیوانگی را، آنچنان که از آن پس، خرد و دیوانگی نسبت به هم بیرونی شدند، راه بر هر گونه تبادل بستند و هر یک برای دیگری حکم مرده را یافتند.
در اندیشه ی قرون وسطی، حیوانات که حضرت آدم نام قطعی و نهایی آن ها را تعیین کرده بود، به طور نمادین حاصل ارزش های انسانیت بودند، اما در ابتدای عصر رنسانس ارتباط با حیوانیت واژگونه شد. حیوان، آزاد و از قید افسانه و تصویرپردازی اخلاقی رها گردید و قلمروی تخیلی و وهم انگیزی از آن خود یافت... حیوانات غیرواقعی و زاده ی تخیل جنون آمیز، طبیعت نهانی انسان را مجسم می کردند.
میراث جادوانه ی «میشل فوکو»، روشی است که از طریق آن به تاریخ می نگریم.
ترجمه ایراد داره