اثری بزرگ و شجاعانه.
داستانی باتعلیق فوق العاده.
سرگرم کننده و دلربا.
لباس شاهدخت پر از پولک هایی بود که می درخشیدند و به موش سیاهچال چشمک می زدند. به علاوه وقتی می خندید که اغلب می خندید، انگار هر چه در اطرافش بود روشن تر به نظر می آمد.
آخرین فرزند پدر و مادر خود و تنها موشی که به هنگام تولد و در میان آن همه بچه موش، زنده به دنیا آمد. همین که زایمان به پایان رسید، موش مادر، خسته گفت: «بچه هایم کو؟ بچه هایم را نشانم بده.» موش پدر، موش کوچولویی را بالا گرفت و گفت: «فقط همین یکی است. بقیه مرده اند.»
برای خودم داستانی تعریف خواهم کرد. کمی روشنایی درست خواهم کرد. بگذار ببینم. داستان این طور شروع خواهد شد. یکی بود یکی نبود. بله. یکی بود یکی نبود. موش خیلی خیلی کوچکی بود. فوق العاده کوچک. یک شاهدخت آدمیزاد و بسیار زیبا هم بود که اسمش را پی گذاشته بودند.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
این مدال توسط «انجمن خدمات کتابخانه ای برای کودکان» که بخشی از «انجمن کتابخانه های آمریکا» است به نویسنده ی خوش ایده ی سال گذشته اعطا می شود
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
قبل از خرید توجه بفرمایید که ادبیات کودک و نوجوانه. سه تا داستان مختلف که به هم مرتبط میشن با شخصیتای حساب شده. این کتاب بیشتر نماده. ترجمه الوند از انتشارات افق رو خوندم حرفهای بدون کم و زیاد.
سلام دوستان کدام ترجمه بهتر هست؟
ترجمههای حسین ابراهیمی همیشه روان و خوب بوده