کتاب عموزادگان

Cousins
کد کتاب : 3347
مترجم :
شابک : 9789643629564
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 106
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 1990
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب عموزادگان اثر سال بلو

عمو زادگان داستان فردی به نام ایجاه است که فارغ التحصیل رشته ی حقوق است و برنامه ی تلویزیونی معروفی در زمینه دادرسی طراحی کرده است. وقتی پسر عموی مجرم ایجاه به زندان محکوم می شود دختر عمویش به ایجاه التماس می کند تا به قاضی پرونده که با او آشنا است نامه ای بنویسد و سعی کند برای پسرعمویش تخفیف بگیرد. در این مسیر ایجاه...
عموزادگان خط داستانی مشابه بسیاری از داستان های دیگر سال بلو را دنبال می کنند. راوی شخص خوب و تحصیل کرده ای است از شیکاگو که در نتیجه ی ارتباطات خانوادگی اش به مشکل می خورد – خانواده ای که مانند دیگر آثار بلو یا به شکلی مشکوک ثروتمند شده اند یا با جنایتی سازمان یافته ارتباط دارند.
بلو در کتابش ارتباط بین دو جهان آموزش و تجارت که نماد گزینه های پیش رو برای یک مهاجر هستند می پردازد. آموزش و پرورش نشانگر تداوم سنت های فرهنگی اروپا و تمایل به پیشرفت فکری است. دنیای تجارت بهمراه زیاده خواهی مادی و پیوندهای آلوده اش ، تجارب روش زندگی آمریکایی را نشان می دهد.
ایجاه هر دو اردوگاه پا دارد. کار او به عنوان یک مشاور مالی و سیاسی به او امکان دسترسی به اولی را می دهد - حتی اگر بخشی از آن را احساس نمی کند. ارتباطات خانوادگی وی دسترسی دوم را به او می دهد. هنگامی که وی انگیزه های خود را برای کمک به اقوامی که به زندان فرستاده می شوند زیر سوال می برد باید دید کدام است که برنده می شود.

کتاب عموزادگان

سال بلو
سائول بلو، نویسنده ی آمریکایی کانادایی تبار بود که به خاطر دستاوردها و آثار ادبی خویش، برنده ی جایزه نوبل ادبیات، جایزه ی پولیتزر و نشان ملی هنر آمریکا شد. او تنها نویسنده ای است که سه بار برنده ی جایزه-ی کتاب ملی برای داستان شده است.سال بلو در ۱۰ ژوئن ۱۹۱۵ در خانواده ای یهودی در لانچین، کبک کانادا به دنیا آمد. پدر و مادرش چند سال قبل از تولد او از سن پترزبورگ روسیه به کانادا مهاجرت کرده بودند. او پس از خواندن رمان کلبه ی عمو تام، نوشته ی هریت بیچر استو، تصمیم گرفت که نویسنده شود. انتشار رمان...
قسمت هایی از کتاب عموزادگان (لذت متن)
بی خوابی کلمه ای نیست که من برای هیجانات تندی که در عمق شب به سراغم می آید به کار ببرم. در طول روز عادت های پرهیاهوی زندگی مانع کشف واقعی می شوند. من آموخته ام از ساعات شب که اعصاب را می خراشد و رگ ها را می درد سپاسگزار باشم. دراز کشیدن در خلسه ای بی قرار. برای خواستن این و تحمل آن نیاز به روحی قوی دارید.

نفرت، ژرف نگر است. اگر بگذارید نفرت شکل بگیرد، در مسیرش به درون همه چیز را می خورد و هستی تان را مصرف خواهد کرد و اندیشه را عمق می بخشد. نفرت کور نیست بلکه هوشیاری را افزایش می دهد، راه انسان را باز می کند، منجر به بلوغ او می گردد تا بر هستی اش متمرکز شود طوری که بتواند به ادراکی از خویشتن برسد. عشق نیز چشمی است شفاف، نه نابینا، عشق حقیقی گمراه کننده نیست. مانند نفرت سرچشمه ای بنیادی است. ولی عشق به سختی به دست می آید. نفرت اما اندوخته فراوانی دارد و از قرار معلوم شما هستی تان را در انتظار این هیجان بی نظیر به خطر یم اندازید. بنابراین باید به نفرت که به وفور موجود است اعتماد کنید و اگر امید دارید در هر صورت به روشنی دست یابید، با دل و جان آن را غنیمت بشمارید.