کتاب آنچه بر من گذشت

Anche bar man gozasht
(خاطرات عارف (علی) پاینده)
کد کتاب : 34298
شابک : 978-9642072569
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 608
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

معرفی کتاب آنچه بر من گذشت اثر محمدحسین خسروپناه

"آنچه بر من گذشت" حاوی "خاطرات عارف (علی) پاینده" است که به کوشش "محمدحسین خسروپناه" مکتوب شده و توسط انتشارات اختران به عرصه ی چاپ رسیده است. "عارف (علی) پاینده" که یکی از اعضای فعال در جنبش چپ ایران طی دهه های سی الی شصت هجری شمسی بود، در این اثر از سابقه ی همکاری خود با محافل سیاسی و تجربیاتی که در زندان های سیاسی داشته می گوید و اطلاعاتی را از شرایط این زندان ها و عملکرد زندانیان سیاسی در اختیار خواننده می گذارد که تا پیش از این چندان به آن پرداخته نشده است.
وی در "آنچه بر من گذشت" ابتدا از قدم های نخستینی که هویت سیاسی وی را شکل داده، سخن به میان آورده و از محافل و گروه های سیاسی در دوره ی تحصیل، سازمان های دانش آموزی، کمیته ی انقلابی حزب توده ی ایران و تشکیلات تهران و سازمان مارکسیستی – لنینیستی توفان حرف می زند. از جمله ی زندان هایی که "عارف (علی) پاینده" در کتاب "آنچه بر من گذشت" از آن ها صحبت به میان آورده می توان به بند عمومی قزل قلعه، زندان جمشیدیه، زندان عشرت آباد، زندان اوین، زندان موقت شهربانی، زندان قصر و زندان قزل حصار اشاره کرد و او طی خاطراتش به بازجویی های مختلفی که در این زندان ها صورت گرفت، دادگاه ها، رفتار بازجویان و دیگر ماموران دولتی، ملاقات های رسمی و غیررسمی، مشکلات زندانیان در زندان ها و حوادث غیرمنتظره ای می پردازد که همگی گوشه ای کمتر دیده شده از تاریخ را به تصویر می کشد. "آنچه بر من گذشت" همچنین شامل چند پیوست بسیار مهم است که رویدادهای مهمی در دوره ی مذکور را پوشش داده است.

کتاب آنچه بر من گذشت

محمدحسین خسروپناه
محمدحسین خسروپناه متولد ۱۳۴۲ در کرمانشاه ، نویسنده و تاریخ‌نگار ایرانی‌ست. او دانش‌آموخته رشته علوم سیاسی‌ست و در زمینۀ تاریخ احزاب سیاسی و جنبش زنان در ایران پژوهش می‌کند.
قسمت هایی از کتاب آنچه بر من گذشت (لذت متن)
سال ۱۳۳۴ تصدیق کلاس ششم ابتدایی را گرفتم و در دبیرستان شرف (ایستگاه ترجمان در خیابان منیریه) ثبت نام کردم. دبیرستان شرف مدرسهٔ خیلی بزرگی بود که دو حیاط داشت. این دبیرستان را با هدف مشخص انتخاب کرده بودم. در سال ۱۳۳۴، به رغم دستگیری های گسترده و سرکوب های خشن پس از کودتا، هنوز کم وبیش جو دبیرستان های تهران سیاسی بود. بعد از گرفتن تصدیق ششم ابتدایی، به خودم گفتم دبیرستانی را انتخاب می کنم که از نظر فعالیت های سیاسی شاخص تر از بقیه دبیرستان ها باشد. قبل از کودتا، دبیرستان شرف به عنوان سیاسی ترین دبیرستان تهران شناخته شده بود. (۵) مهرماه ۱۳۳۲، مدارس که باز شدند، مأموران فرمانداری نظامی به دبیرستان شرف می روند و عده ای از دانش آموزان فعال کلاس های چهارم تا ششم و آقای محمد امین ریاحی مدیر دبیرستان شرف را که به جبههٔ ملی تمایل داشت، بازداشت می کنند. شنیده بودم پس از کودتا، برای اینکه جو سیاسی دبیرستان شرف را بشکنند، دار و دستهٔ شعبان بی مخ به این دبیرستان حمله کرده و دانش آموزان و معلمان را کتک زده اند. دبیرستان شرف دو ناظم برای سیکل اول و سیکل دوم داشت. ناظم های مدرسه آقایان خاکپور و بهنام بودند. از خاکپور تمایلات سیاسی ندیدم. بهنام از اعضای حزب ملت ایران و از دستیاران نزدیک داریوش فروهر بود. در سال ۱۳۳۴ به دلیل اختناق ناشی از کودتا و سرکوب های خشن و مدوام، همه، مخصوصا فعالان سیاسی احتیاط بیشتری می کردند و تمایلات و عقاید سیاسی خود را آشکار نمی کردند. آقای بهنام از آن جمله اشخاص بود. در سال ۱۳۴۰ او را در دفتر زنده یاد داریوش فروهر دیدم. با لبخند گفت: تو هم؟ من هم گفتم: آقای بهنام آن موقع هم که شما ناظم من و من هم دانش آموز شما بودم، آن زمان هم بله.